عشق سلطان و زمین میدان، فلک چوگان در او
سرفرازان جهان چون گوی سرگردان در او
عالم از حسن ازل یک چهره آراسته است
در بهشت افتاد هر چشمی که شد حیران در او
از سپهر سفله تشریف تن آسانی مخواه
پیرهن از چاه دارد یوسف کنعان در او
گر به این عنوان کمان چرخ خواهد حلقه شد
خنده سوفار گردد غنچه پیکان در او
بحر خونخواری است بی ساحل جهان آب و گل
کز تریهای فلک دایم بود طوفان در او
بعد عمری آسان گر لقمه ای احسان کند
استخوان خشکی منت بود پنهان در او
از گلستانی که من دارم امید برگ عیش
نیست جز زخم نمایان یک لب خندان در او
بر سر بازار آب زندگی آیینه ای است
چهره هر کس به نوبت می کند جولان در او
نیست گر چرخ سدل خصم روشن گوهران
از چه باشد در سیاهی چشمه حیوان در او؟
چون صدف هر سینه کز گرد علایق پاک شد
گوهر شهوار گردد قطره باران در او
بحر را هر چند در درگاه چوب منع نیست
هست چندین دست رد از پنجه مرجان در او
نیست صائب دل غمین از تنگی زندان جسم
چون صدف تنگ است گوهر می شود غلطان در او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر درباره عشق و زیبایی زندگی و دنیای مادی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تشبیهات مختلف، عشق را به عنوان سلطانی میداند که در میدان فلک چوگان، سرفرازان جهان را به گویهایی سرگردان تبدیل میکند. او بر زیبایی ازل تأکید دارد و میگوید که هرچشم حیرانی در بهشت به دنیا آمده است.
شاعر به مشکلات و رنجهای زندگی اشاره میکند و میگوید که حتی در طول سالها، لقمهای احسان میتواند در دل خشکسالی دلی پنهان باشد. او همچنین به این نکته میپردازد که در بازار زندگی، هرچهرهای نوبتی میرقصد و در درون همه ما جواهری نهفته است که در تنگنای زندان جسم به غوغا درمیآید.
این متن به طور کلی ابراز تأمل شاعری است درباره زیباییها و تلخیهای زندگی و عشق که با آکنده از احساس، درک عمیقتری از هستی و وجود را به مخاطب منتقل میکند.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک پادشاه است و زمین میدان نبرد اوست. آسمان نیز به جای چمن، به بازی چرخیده و بزرگترهای جهان مانند توپ در این بازی سرگردان هستند.
هوش مصنوعی: جهان به واسطه زیبایی ازل همچون چهرهای زیبا آراسته شده است و هر چشمی که در این زیبایی غرق شود، بهشت را در خواهد یافت.
هوش مصنوعی: از آسمان افرادی که به راحتطلبی معروف هستند، توقع نداشته باش که مقام و منزلت بالایی داشته باشند. یوسف، که معروف به زیبایی و شخصیت خاص است، پیراهنش را از چاه برمیدارد، یعنی مقام و اهمیت او در زادگاه و شرایط سختی به دست آمده است.
هوش مصنوعی: اگر به این شکل در نظر گرفته شود که چرخ کمان به دور خواهد آمد، خندهای که با سوفار همراه است، غنچهای را به شکل پیکان درون خود خواهند داشت.
هوش مصنوعی: جهان مانند دریایی است بیکران و خونخوار، جایی که آب و خاک در آن وجود دارد. این دریا همیشه در حال طوفان است و دلیل آن، رطوبتهای آسمانی است که به طور مداوم بر آن تأثیر میگذارند.
هوش مصنوعی: پس از سالها زندگی آسان، اگر کسی با دستگیری و نیکی به او لقمهای بدهد، مثل این است که در درون آن استخوان خشک، منت و احسانی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: از باغی که من دارم، انتظار خوشی و لذتی نیست، جز نمایان شدن زخمهایی که ناشی از لبخند یک شخص شاداب است.
هوش مصنوعی: در بازار زندگی، آبی وجود دارد که در آن هر فرد به نوبت خود را میبیند و نمایان میکند.
هوش مصنوعی: اگر در آسمان، دشمنی وجود نداشته باشد که نور را ببیند، پس از چه چیزی صحبت میکنیم که در تیرگی چشمه جانوری وجود دارد؟
هوش مصنوعی: زمانی که دل انسان از چشم و هم چشمیها و وابستگیهای دنیوی پاک شود، مانند صدفی میشود که درونش الماس و گوهر وجود دارد. در این حالت، احساسات و زیباییهای درونی فرد به وضوح نمایان میشود، دقیقاً مثل قطره بارانی که در دل این گوهر میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگرچه دریا دربهای چوبی منع ندارد، اما باز هم دستهای زیادی با انگشتان مرجانی در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل غمگین صائب در محدودیتهای جسمانیاش، مانند صدفی است که در تنگی خود، گوهر را به حرکت درمیآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آتشی خواهم دل افسرده را بریان در او
در کمین خرمن جان شعلهها پنهان در او
شعلهای میبایدم سوزان که ننشیند ز تاب
گر بجوش آید ز خون گرم سد توفان در او
خانهٔ دل را به دست شحنهای خواهم کلید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.