لاله رنگ از خون دل شد نرگس سیراب او
می شود نرگس به هر رنگی که باشد آب او
هر طرف صبح امیدی هست از چشم سفید
تا کجا طالع شود خورشید عالمتاب او
مطربی تردست می خواهم که چون آب روان
روز و شب باشد مسلسل نغمه سیراب او
با خرامش هر دو عالم مشت خاری بیش نیست
خار خشک ما چه باشد در ره سیلاب او
از خمار ما کجا دارد خبر میخواره ای
کز مکیدن های لب باشد شراب ناب او
این که زهد زاهد افسرده بی کیفیت است
می توان دریافت از خمیازه محراب او
هر دلی کز حیرت دیدار، صائب آب شد
جلوه مهر خموشی می کند گرداب او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عاشقانه و روحانی پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویری از گلها و طبیعت، احساسات عمیق خود را بیان میکند. لالهای که از خون دل رنگین شده و نرگسی که تحت تأثیر آب زندگی به هر رنگی درمیآید، نماد بیداری و امید است. همچنین اشاره به صبح و طلوع خورشید به عنوان نشانههایی از امید و نوید است. شاعر به دنبال مطربی است که با نغمههایش روح او را سیراب کند، و این نشاندهنده نیاز به زیبایی و هنر در زندگی است.
شاعر به تضاد بین ظاهر زهد و حقیقت روحانیت میپردازد و بیان میکند که زهد خشک و بدون کیفیت نمیتواند به عمق روح برسد. از سوی دیگر، عشق و دیوانگی شاعرانه را با تصاویر شراب و خمار توصیف میکند؛ در نهایت، اشاره به حیرت و سکوتی که در وجود عاشق در اثر دیدار معشوق وجود دارد، نشانگر تأثیر عمیق عشق بر روح انسان است.
هوش مصنوعی: لاله به خاطر درد و رنجی که دارد، رنگش از خون دل تغییر کرده است؛ نرگس هم از آن آب و ریشهای که دارد سیراب میشود، و این آب به هر شکلی که باشد، به نرگس حیات میبخشد.
هوش مصنوعی: هر کجا که صبح فرا میرسد، نشانهای از امید وجود دارد. از آنجا که نمیدانیم در ادامه زندگی به کجا خواهیم رسید، انتظار داریم که روزی خورشید روشنایی بخش دنیا به هوا بیافتد.
هوش مصنوعی: من به دنبال هنرمندی ماهر هستم که مانند آب روان در تمام ساعات شبانهروز، همیشه در حال نواختن باشد و کارش سیراب کردن دلها از نغمههای زیبا باشد.
هوش مصنوعی: با ناز و راه رفتن او، تمام دو جهان چیزی بیشتر از یک مشت خار نیست. حالا خار خشک ما در مقابل جویبار او چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: کسی که مست و میخواره است، از حال و هوای ما بیخبر است، زیرا شراب اصلی او از مکیدن لبهای ما ناشی میشود.
هوش مصنوعی: زهد و رفتار زاهدی که افسرده و بیروح است، به وضوح از خمیازهای که در جایگاه عبادت او دیده میشود مشخص است.
هوش مصنوعی: هر قلبی که از شگفتی دیدار به وجد آمده است، مانند آب زلالی شده است. جلوه عشق باعث میشود که او در اعماق خود سکوت کند و به مانند گردابی آرام گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زاهدان را برده از جا زلف چون قلاب او
گشته عالم زیر دست تیغ چون محراب او
نیست تنها گل خجل از چهره سیراب او
بر زمین و آسمان دارند آب و تاب او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.