ز دل مجموعه ای هر روز املا می توان کردن
ازین یک قطره خون صد نامه انشا می توان کردن
اگر روی دلی از کارفرما در میان باشد
به ناخن سنگ را آیینه سیما می توان کردن
نگردد لنگر تمکین حریف ناله عاشق
به هویی بیستون را دشت پیما می توان کردن
گریزد لشکر خواب گران از قطره آبی
به یک پیمانه از سر عقل را وا می توان کردن
نگیری گر به مرهم رخنه غمخانه دل را
ازین روزن دو عالم را تماشا می توان کردن
اگر دریوزه همت کنی از شوق بی پروا
سفر در آب و آتش بی محابا می توان کردن
خط پاکی ز سیلاب فنا دارد وجود ما
چه از ما می توان بردن، چه با ما می توان کردن؟
اگر بر دل گذاری همچو کشتی بار مردم را
به آسانی سفر بر روی دریا می توان کردن
اگر چه مزد کار خود نمی دانم دو عالم را
به انصافی مرا از خود تسلی می توان کردن
در آن وادی که من طرح شکار افکنده ام صائب
به دام عنکبوتان صید عنقا می توان کردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط پاکی ز سیلاب فنا دارد وجود ما
چه از ما میتوان بردن، چه با ما میتوان کردن؟
شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان کردن
چو گل در گلشن ما سینه را وا می توان کردن
چرا یک ره نظر بر عالم ای نوخط نمی سازی
بهار آمد گلستان را تماشا می توان کردن
دکان واکرده در بازار محتاج خریداریم
[...]
نه همچون خال بر کنج لبش جا میتوان کردن
نه از لعل لبش قطع تمنا میتوان کردن
کجا بند نقاب از روی او وا میتوان کردن
نه ابرویش به یک انگشت پیدا میتوان کردن
مگر بوی نسیم زلف یاری بشکفد دل را
[...]
به آن سرو سهیقد یاد صهبا میتوان کردن
به آن پیمانشکن عیش دو بالا میتوان کردن
صفای سینهٔ عشاق را منکر که میگردد
بر این کاغذ، محبتنامه انشا میتوان کردن
اگرچه بوسه زان لب آرزو کردن خطا باشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.