گوهر راز از دل بی تاب می آید برون
گنج ازین ویرانه چون سیلاب می آید برون
خورده ام از بس که خون دل ز جام زندگی
گر به خاکم خط کشی، خوناب می آید برون
بستن لب بر در روزی کند کار کلید
کوزه از خم پر شراب ناب می آید برون
از میان نازک او گر برآید پیچ و تاب
رشته جان هم ز پیچ و تاب می آید برون
می شود همچشم مجمر زود سقف خانه ام
گر چنین آه از دل بی تاب می آید برون
بس که از سوز دلم دیوار و در تفسیده است
خشک از ویرانه ام سیلاب می آید برون
روزیش خون جگر می گردد از دریای شیر
هر که بی می در شب مهتاب می آید برون
هر که از ناقص عیاری نیست خالص طاعتش
روسیاه از بوته محراب می آید برون
از نگاه کج دل نازک به خون غلطد مرا
از زمین من به ناخن آب می آید برون
از می گلگون یکی صد شد صفای عارضش
گوهر شهوار خوب از آب می آید برون
هر که صائب چون صدف بر لب زند مهر سکوت
از دهانش گوهر سیراب می آید برون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و درونی انسان اشاره دارد. شاعر از رازها و گنجهای نهان در دل سخن میگوید که به دلیل رنج و درد زندگی، به سطح میآیند. او از تلخیها و سختیهای زندگی مینویسد که باعث میشود احساسات و آرزوها همچون سیلابی جاری شوند. در این میان، مفهوم عشق و ارتباطات عاطفی نیز به تصویر کشیده شده است و بیان میشود که تنها کسانی که خالص و صادق هستند، میتوانند به آرامش دست یابند. به طور کلی، شاعر از عواطف عمیق و چالشهای زندگی انسانی با زبانی شاعرانه و تصویرساز سخن میگوید.
هوش مصنوعی: گنجینهای از اسرار از دل ناآرام بیرون میآید، مانند سیلابی که از این ویرانه خارج میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر رنجها و دردهایی که از زندگی کشیدهام، به جایی رسیدهام که حتی اگر بر روی خاک من خط بکشید، حالم به حدی بد است که خون دل از من بیرون میآید.
هوش مصنوعی: سکوت کردن در لحظهای خاص میتواند باعث به دست آوردن نتایج شیرین و ارزشمند شود، همچون اینکه جوهر خالص در نهایت از دل ظرفی که پر از شراب است بیرون میآید.
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و نازکی او نخی به وجود بیاید، رشته جان نیز تحت تأثیر آن نازکی، به طرز خاصی شکل میگیرد و خارج میزند.
هوش مصنوعی: چشم من مانند مشعلی در حال سوختن است و به قدری دلم بیتاب است که اگر این آه از عمق جانم بیرون بیآید، سقف خانهام میریزد.
هوش مصنوعی: دوست داشتن و درد دل من باعث شده است که دیوار و در خانهام خراب و غیرقابل استفاده شود، به طوری که از ویرانیام، آب زیادی به بیرون میریزد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در شب مهتاب بدون شراب و شادی بیرون بیاید، روزیاش به اندازهی خون دلش میشود که از دریا شیر میگردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عبادت و طاعتش نقص دارد، در روز قیامت عذابش قطعا نمایان خواهد شد و چهرهاش سیاه خواهد بود. کسانی که به درستی و خلوص عبادت نمیپردازند، از آتش گناه بیرون میآیند.
هوش مصنوعی: نگاه نامهربان و خبیث او به شدت به من آسیب میزند، به طوری که حس میکنم از درون به خون مینشینم. وقتی به زمین مینگرم، احساس میکنم آبی که از ناخنهایم خارج میشود، حاکی از رنج درونم است.
هوش مصنوعی: از شراب قرمز رنگی که نوشیده شده، زیبایی چهرهاش به قدری جذاب شده که میتوان آن را به گوهر قیمتی تشبیه کرد. این زیبایی به قدری خیرهکننده است که گویی از دل آب میجوشد و بیرون میآید.
هوش مصنوعی: هر کس مانند صائب با سکوت و آرامش صحبت کند، از دلش سخنان ارزشمندی چون گوهر بیرون میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی از میخانه عالمتاب می آید برون
گوهر شهوار خوب از آب می آید برون
عشق سرگردانیی دارد، ولی خون می خورد
کشتی هر کس ازین گرداب می آید برون
در فروغ عشق نور عقل گردیده است محو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.