ساقی از میخانه عالمتاب می آید برون
گوهر شهوار خوب از آب می آید برون
عشق سرگردانیی دارد، ولی خون می خورد
کشتی هر کس ازین گرداب می آید برون
در فروغ عشق نور عقل گردیده است محو
وای بر شمعی که در مهتاب می آید برون
پیچ و تاب از جوهر شمشیر اگر بیرون رود
جان عاشق هم ز پیچ و تاب می آید برون
گریه ما بی قراران را عیار دیگرست
جای اشک از چشم ما سیماب می آید برون
صبح از خون شفق دامان خود را پاک کرد
همچنان از زخم ما خوناب می آید برون
بی ظهور عشق عاشق در حجاب نیستی است
ذره با خورشید عالمتاب می آید برون
دست تا بر ساز زد مطرب، دل ما خون گریست
از زمین ما به ناخن آب می آید برون
عقل در هر آب سهلی دست و پا گم می کند
عشق صائب سالم از غرقاب می آید برون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به توصیف عشق و تأثیرات آن بر زندگی و احساسات انسان میپردازد. ساقی از میخانه بیرون میآید و خوشیهای عشق را به ارمغان میآورد. عشق، اگرچه دچار سرگشتگی است، اما در نهایت، حقیقت و زیبایی را به همراه دارد. عقل در پرتو عشق محو میشود و اشکهای عاشقان حالتی متفاوت دارند. عشق تنها راه رهایی از قید و بند نیستی است و در زیر پوست زندگی، حقیقتی درخشان وجود دارد. در نهایت، عشق به عنوان نیرویی برتر، شخص را از غرقاب مشکلات و تردیدها نجات میدهد.
هوش مصنوعی: ساقی از میخانه بیرون میآید و نوشیدنی خوشگلی را به همراه دارد که به مانند جواهر از آب میجوشد.
هوش مصنوعی: عشق حالت بلاتکلیفی و سرگشتگی دارد، اما افرادی که از این بلای سرگردانی خلاص میشوند، باید هزینه و رنج آن را بپردازند.
هوش مصنوعی: در روشنایی عشق، نور عقل به طور کامل تحت تأثیر قرار گرفته است. وای بر شمعی که در نور مهتاب ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: اگر جوهر شمشیر از حالت پیچ و تاب خود خارج شود، جان عاشق نیز از این پیچ و تاب رهایی مییابد.
هوش مصنوعی: گریه ما کسانی که دل ناآرامی داریم شکل و حالتی متفاوت دارد. اشکهای چشمان ما مانند مایعی زنده و متغیر به بیرون میریزد.
هوش مصنوعی: صبح به زیبایی از رنگ خون غروب پاک شد، اما جراحتهای ما همچنان خون خود را به بیرون میفرستد.
هوش مصنوعی: عشق واقعی بدون ظهور و نمایان شدن در دنیای مادی وجود ندارد. همچون ذرهای که به سمت خورشید روشن و تابان میآید و از تاریکی دور میشود، عشق نیز با نور خود از حجابهای مادی فراتر میرود.
هوش مصنوعی: وقتی که نوازنده شروع به نواختن ساز کرد، دل ما از غم و اندوه به درد آمد. از زمین ما به خاطر اشکهایمان، آب به ناخنهایمان میرسد.
هوش مصنوعی: عقل در هر شرایطی ممکن است دچار سردرگمی شود و نتواند تصمیم درستی بگیرد، اما عشق با قدرت و شجاعت از مشکلات و چالشها عبور میکند و موفق به خروج از بحرانها میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گوهر راز از دل بی تاب می آید برون
گنج ازین ویرانه چون سیلاب می آید برون
خورده ام از بس که خون دل ز جام زندگی
گر به خاکم خط کشی، خوناب می آید برون
بستن لب بر در روزی کند کار کلید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.