می کند در پرده دل سیر دایم آه من
تا کسی واقف نگردد از غم جانکاه من
نیست چون گوهر مرا امروز داغ بی کسی
بود از گرد یتیمی خاک بازیگاه من
بسته ام یک روز با سیلاب احرام محیط
کی شود زخم زبان خلق خار راه من؟
با لب خاموش از زخم زبان ها فارغم
نیست دستی خار را بر دامن کوتاه من
دوست از بیداری من در کنار مادرست
زیر شمشیرست دشمن از دل آگاه من
بی نیاز از چوب منع و فارغم از دور باش
نیست از جوش معانی ره به خلوتگاه من
فکر دنیا ره ندارد در دل روشن مرا
این کلف را شسته است از چهره خود ماه من
صائب از اندیشه زنجیر مویان فارغم
نیست جز زلف پریشان سخن دلخواه من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل این شعر به بیان احساسات عمیق و دردناک شاعر میپردازد. شاعر در دل خود غمی سنگین دارد که نمیخواهد کسی از آن باخبر شود. او از تنهایی و یتیمی رنج میبرد و در تلاش است تا زخمهای عاطفیاش را پنهان کند. همچنین او به تضاد بین دوست و دشمن در زندگیاش اشاره میکند و نشان میدهد که دوستانش در کنار او هستند و دشمنانش از نگرانیهای او آگاهند. شاعر در نهایت به این نکته میرسد که تفکر مادیات و دنیا نمیتواند بر دل روشن او تأثیر بگذارد و او از زنجیرهای دنیوی آزاد است. با این شعر، شعور و احساسات عمیق انسانی را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: آه من همیشه در دل پنهان میماند تا اینکه کسی از درد عمیق من مطلع نشود.
هوش مصنوعی: امروز هیچ چیز مانند گوهر من ارزشمند نیست، چون احساس تنهایی و یتیمی در قلبم سنگینی میکند و زندگیام را به خاک تبدیل کرده است، مانند زمین بازی که هیچ چیز مثبتی در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: یک روز با اشک و ناله به انجام اعمال مذهبی پرداختهام. آیا زمانی میرسد که زخم زبانهای مردم مانع از ادامه راهم شود؟
هوش مصنوعی: با اینکه سکوت کردهام و چیزي نمیگویم، اما زخمهای زبان دیگران همچنان مرا آزار میدهد. در حالی که دستم به چیزهای بدی میخورد، نمیتوانم از آنها دور شوم.
هوش مصنوعی: دوست من در حالی که بیدار هستم، در کنار مادرم است. اما دشمن از حالت درونی من باخبر است و در حال تهدید من است.
هوش مصنوعی: بینیاز از محدودیتها و فارغ از دوریها، معانی عمیق در خلوتگاه من وجود دارد و نیازی به هیچ مانع و محرومیتی نیست.
هوش مصنوعی: دل روشن من دیگر جایی برای فکر کردن به دنیا ندارد. این موضوع، صورت زیبا و نورانی عشق من را از من گرفته است.
هوش مصنوعی: از تفکر و اندیشهام نمیتوانم جدا شوم، جز اینکه به زلفهای پریشان اشاره کنم که همیشه در ذهنم میچرخد و برایم دلپذیر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه من
در فراقت شمع گردون را بسوزد آه من
دوزخ سوزان شود برمن چو جنات نعیم
در قیامت گر توباشی مونس و همراه من
بی رخت شد جان بفرزین بند هجران مبتلا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.