عشقبازی بود دایم در جهان آیین من
چون سمندر بود از آتش بستر و بالین من
می شود در بستر تفسیده من گل گلاب
می گدازد شمع را سرگرمی بالین من
فارغ از فکر مکافاتم که خصم کینه جو
زنده زیر خاک باشد از غبار کین من
خواب این دلمردگان از مرگ سنگین تر بود
ورنه خون مرده گردد زنده از تلقین من
بر دل پر شور من دست نوازش بیهده است
پنجه مرجان چو دریا کی دهد تسکین من؟
نیست یک دل کز ملال خاطرم دلگیر نیست
باغ را در بسته دارد غنچه غمگین من
تلخکامی نیست چون من در میان خستگان
زهر چشم یار باشد شربت شیرین من
صائب از غیرت شود خون مشک در ناف غزال
هر کجا در جلوه آید خامه مشکین من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانهای است که شاعر در دنیای عشق و زیبایی تجربه میکند. او به شباهت خود با سمندری میپردازد که از آتش عشق زنده است. شاعر از این که میتواند در دل درد و غم، گل و گلابی بسازد، مینویسد. او نسبت به کینه و خصومت اطرافش بیتوجه است و بر این باور است که حتی مردگان نیز میتوانند از احساسات زنده شوند. دست نوازش و تسکین دردی به او نمیدهد و او به تنهایی خود در میان خستگان اشاره میکند. او در نهایت به غم و تلخی موجود در دل اشاره دارد و میگوید که چشم یار برای او شربتی شیرین به حساب میآید. تمام این احساسات در یک سیر شعری زیبا و نرم بیان شدهاند که نشاندهنده شوری عمیق و درگیریهای درونی شاعر است.
هوش مصنوعی: من همیشه در عشق و محبت مشغول بودهام، مانند یک سمندر که با وجود آتش، به زندگی و آرامش خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: در بستر آشفته و ناپاک من، گل گلابی میروید که شمع را در کنارم به سرگرمی مشغول میکند.
هوش مصنوعی: من از عواقب کارهایم نگران نیستم، زیرا دشمن داشتهام که هنوز از کینهام رنج میبرد، حتی اگر زیر خاک باشد.
هوش مصنوعی: خواب کسانی که مرده هستند، از مرگ خودشان سنگینتر و سختتر است، وگرنه با تأثیر سخنان من، میتوان خون مردهها را زنده کرد.
هوش مصنوعی: دل پرهیجان من نیازمند آرامش است، اما نوازشهای بیهوده نمیتواند به من تسکین دهد؛ مانند اینکه دریای عمیق، چگونه میتواند به من آرامش بخشد وقتی پنجه مرجان به آن میرسد؟
هوش مصنوعی: هیچ دلی وجود ندارد که از غم و اندوه من متاثر نشده باشد. باغی که در آن درب بسته است، باعث میشود غنچهای که در آنجا است ناامید و غمگین باشد.
هوش مصنوعی: هیچ تلخیای نمیتواند مانند زهر چشمی باشد که محبوبم دارد، چرا که من در مقابل خستگان تنها یک شربت شیرین هستم.
هوش مصنوعی: اگر غیرت و حسد بخواهد، خون مشکی که از غزال به دلیل زیباییاش میریزد، در هر جایی که زیبایی و جلوهای مشاهده شود، در خط نوشته من نمایان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.