مطربا صبح است، قانون صبوحی ساز کن
دانه دل را سپند شعله آواز کن
از ته دل چون سحر برکش نوای ساده ای
نقش بر بال تذروان چنگل شهباز کن
سهل باشد پرده قانون خود را ساختن
می توانی، طالع ناساز ما را ساز کن
ناقه را ذوق حدی (بر) دارد از دل فکر بار
زیر بار غم منه دل را، حدی آغاز کن
در رکاب برق دارد پای، فیض صبحگاه
ای کم از شبنم، درین گلزار چشمی باز کن
زیر کوه آهنین منت صیقل مرو
خانه آیینه دل را به می پرداز کن
ناخنی بر پرده های چنگ خواب آلود زن
عیش های شب پریشان گشته را آواز کن
غنچه باغ خموشی ایمن است از برگریز
لب ببند از گفتگو، خون در دل غماز کن
ماه صائب از نیاز خویش دایم زردروست
بی نیازی شیوه خود کن، به عالم ناز کن
این جواب آن که می گوید حکیم غزنوی
پادشاه امروز گشتی در جهان آواز کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از طبیعت صبح و لذتهای آن میگوید و به اهمیت موسیقی و هنر در زندگی اشاره میکند. او به ایجاد فضایی شاداب و شادگانی دعوت میکند و تأکید میکند که باید از غم و نگرانیها فاصله گرفت و از زیباییهای زندگی بهره برد. همچنین به این نکته اشاره میشود که انسان باید با آزادگی و بینیازی به زندگی ادامه دهد و مشغولیتهای غیرضروری را کنار بگذارد. شاعر در انتها به ارزش و جایگاه خود در دنیای امروز اشاره میکند و از هنر و آواز به عنوان ابزاری برای بیان عواطف یاد میکند.
هوش مصنوعی: ای مطرب، صبح شده است، پس لحن شادی را به آواز بیاور و دل را با نغمهات همچون عود در آتش شعلهور کن.
هوش مصنوعی: از عمق وجودت، همچون سپیده دم، آهنگی ساده و دلنشین سر بده که بر پرندگان جنگل بنشیند و سکونت کند.
هوش مصنوعی: ساختن پردهای از قوانین خود کار آسانی است؛ اما تو میتوانی سرنوشت ناهماهنگ ما را تغییر دهی.
هوش مصنوعی: ناقه، به واسطهی ذوق خود، در دلش آرزویی دارد. تحت فشار غمها نرو، دل را محکم کن و به زندگی ادامه بده.
هوش مصنوعی: پاهایش در کنار برق و روشنی صبح قرار دارد. ای صبح، تو هم به اندازه شبنم زیبا و دلنشینی، در این باغ میوهها و گلها، چشمی بگشا و ببین.
هوش مصنوعی: در جایی زیر کوه عظیم و محکم، منتظر نباش که دیگران به تو کمک کنند. به جای این انتظار، با محبت و عشق دل خود را مانند آینه زیبا و شفاف کن.
هوش مصنوعی: یک انگشت بر تارهای چنگ خواب آلود بزن و شبهای آشفته را به نوای شاداب دعوت کن.
هوش مصنوعی: غنچهی باغ سکوت از افتادن برگها در امان است. پس دندان بر روی زبان بگذار و از صحبت کردن دوری کن، تا دلت را در سکوت حفظ کنی.
هوش مصنوعی: ماه صائب به خاطر نیازهایش همیشه پژمرده و زردرنگ است. اگر میخواهی بینیازی را در زندگیات تجربه کنی، باید با ناز و زیبایی با جهان اطرافت برخورد کنی.
هوش مصنوعی: این جمله به کسی که درباره حکیم غزنوی سخن میگوید اشاره دارد و بیان میکند که او در دنیای امروز نیز محبوبیت و آوازهای دارد. به طور کلی، این نقل به اهمیت و نفوذ حکیم غزنوی در زمان خودش و نیز تأثیرش در زمانهای بعدی اشاره میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بند ترکش یک زمان ای ترک زیبا باز کن
با رهی یک دم بساز و خرمی را ساز کن
جامهٔ جنگ از سر خود برکش و خوش طبع باش
خانهٔ لهو و طرب را یک زمان در باز کن
چند گه در رزم شه پرواز کردی گرد خصم
[...]
فتح می آید در دهلیز دولت باز کن
بارگاه فخر خود با آسمان همراز کن
کوس نصرت کوب و چرم طبل اگر سوده شود
تیغ برکش پوست از سرهای دشمن ساز کن
بندبند فاجران گر فی المثل از آهن است
[...]
نو بهار است ای صنم، عیش بهار آغاز کن
ساخت برگ گل صبا، برگ صبوحی ساز کن
غنچه مستور در بستان ورق را باز کرد
عارفا از نام مستوری ورق را باز کن
گر شرابی میخوری، با نرگس مخمور خور
[...]
بهر معنی های رنگین لفظ را پرداز کن
باده شیراز را در شیشه شیراز کن
بوی گل در غنچه سربسته ایمن از صباست
لب ببند از گفتگو، خون در دل غماز کن
آبرو را در عوض دریادلان گوهر دهند
[...]
دیده چون شبنم، برین گلزار عبرت باز کن
گریه بر انجام کار خویشتن آغاز کن
چشم رفت و،گوش رفت و، عقل رفت و،هوش رفت
ای دل آمد آمد مرگست، چشمی باز کن!
استخوانت گشت چون نی، ناله یی از دل بر آر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.