با شوخ دیدگان هوس آشنا نیم
چون عقده حباب اسیر هوا نیم
دنبال بیقراری دل سر نهاده ام
چون کاروان ریگ پی رهنما نیم
دارم عقیق صبر به زیر زبان خویش
مانند خضر تشنه آب بقا نیم
دیوانه ام ولیک بغیر از دو زلف یار
دیگر به هیچ سلسله ای آشنا نیم
اصلاح هیچ شمع پریشان نمی کنم
ایمن ز تیغ بازی صبح جزا نیم
دارم چو غنچه دست تصرف در آستین
در بوستان گسسته عنان چون صبا نیم
در آفتابروی قناعت نشسته ام
در جستجوی سایه بال هما نیم
بیطاقتی همان در فریاد می زند
هر چند همچو بوی گل از گل جدا نیم
هر چند آبروی حیاتم به باد رفت
شرمنده غباری ازین آسیا نیم
بیرون ز تنگنای سپهرست سیر من
چون پست فطرتان به زمین آشنا نیم
نقش (امل) ز لوح دل خویش شسته ام
در ششدر تعلق چون بوریا نیم
آب حیات را به خضر باز می دهم
حمال بار منت اهل سخا نیم
با مردم سبک نکنم دست در میان
بی لنگر و سبکسر چون کهربا نیم
صائب حساب زندگی خود نمی کنم
از عمر آن نفس که با یاد خدا نیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی خوب تو سبب زندگانیم
یک روزه وصل تو طرب جاودانیم
جز با جمال تو نبود شادمانیم
جز با وصال تو نبود کامرانیم
بییاد روی خوب تو ار یک نفس زنم
[...]
آخر بمردم از غمت ای زندگانیم
دریاب اگر نه درد و دریغا جوانیم
هیچ از خدا نترسی و رحمت نمیکنی
بر عاجزی و بیکسی و ناتوانیم
هرگز نهایتی نکند سر گرانیت
[...]
ای بخت بارینی که به باران رسانیم
در تنگنای زرنشان وارهانیم
من مردهام نه زنده بدین حال کس مباد
حقا خجالت ازین زندگانیم
نه پرسش نه طال بقایی به نامهای
[...]
خوانند گر چه خلق جهان اصفهانیم
زین آب و خاک زادهام اما جهانیم
من با بشر برادرم و زادهٔ جهان
زنهار اصفهانی تنها نخوانیم
با نوع خویش در همه جا زیر آسمان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.