پریشان چند در وحشتسرای آب و گل گردم
دل از دنبال من گردد من از دنبال دل گردم
به تعمیر تن خاکی دل من برنمیآید
کدامین رخنه را معمار ازین یک مشت گل گردم
عجب دارم گذارد آه عالمسوز من فردا
که از تردامنی در حلقه پاکان خجل گردم
نخواهد نقطهای از نامه اعمال من ماندن
به این عنوان اگر از روسیاهی منفعل گردم
من و گردن فرازی بر امید خونبها حاشا
گوارا نیستم بر تیغ اگر خون بحل گردم
توان تا زیر پا شد خاک آن سرو خرامان را
چرا چون قمریان برگرد سر و پا به گل گردم
فریب وعده او گرچه صائب بارها خوردم
همان خوشوقت از پیمان آن پیمانگسل گردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.