مستیی کو تا ره صحرای محشر سرکنیم
شیشه را سرو کنار چشمه کوثر کنیم
چهره وحدت نهان در زیر زلف کثرت اس
خواب آسایش مگر در شورش محشر کنیم
تخم حرص ما ندارد ریشه در ریگ روان
ما به اشک تاک کشت خویشتن راتر کنیم
بر قفس زورآوران مرغان باغ دیگرند
ما شکست بیضه را در کار بال و پر کنیم
شعله سرگرمی ما داغ دارد مهر را
می شود بیهوش دارو خاک اگر بر سر کنیم
گر نباشد در میان روی تو از یک آه گرم
آب را در دیده آیینه خاکستر کنیم
هر چه کیفیت ندارد صحبتش بار دل است
طاعت صدساله را در کار یک ساغر کنیم
همت ما پنجه فولاد را برتافته است
رخنه از مژگان تر در سد اسکندر کنیم
نیست شوری در نمکدان بزم هستی را مگر
داغ خود را خوش نمک از شورش محشر کنیم
قدر در اشک را مژگان چه می داند که چیست
رشته جان را امانت دار این گوهر کنیم
حنظل گردون نسازد عیش ما را تلخکام
ما به اکسیر قناعت زهر را شکر کنیم
چشم می پوشیم از آن زلف پریشان تا به چند
دیده را آیینه دار شورش محشر کنیم
این غزل را خامه صائب به دیوان می برد
جای دارد صفحه خورشید را مسطر کنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسألهی وحدت و کثرت اشاره میکند و از دیوانگی و شوری که در زندگی وجود دارد صحبت میکند. او به این فکر میکند که چگونه میتوان از حوادث و مشکلات زندگی، به آرامش و وحدت دست یافت. شاعر به عشق و دردهای درونی میپردازد و تلاش میکند تا زیبایی و حقیقت را از دل این شور و دگردیسیها بیرون بکشد. همچنین، بر اهمیت قناعت و رضایت در زندگی تأکید میکند و میگوید که باید زندگی را با نگاهی مثبتتر دید. در نهایت، شاعر با به کارگیری زبان نمادین و تصویری، به تأسیس یک عالم نوین و آکنده از روشنی و عشق میرسد.
هوش مصنوعی: آیا نمیتوانیم با شادی و سرخوشی در مسیر حیات حرکت کنیم و مانند گیاهی زیبا از چشمه زلال زندگی بهرهمند شویم؟
هوش مصنوعی: چهره یکتایی در زیر زیباییهای فراوان پنهان است و آرامش حقیقی جز در هیجان و شور زندگی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: حرص و طمع ما ریشهای عمیق ندارد، مانند ریگ که در جریان آب به راحتی جابهجا میشود. احساسات و نارضایتیهای خود را با اشکهایمان از بین میبریم و به آرامش میرسیم.
هوش مصنوعی: در قفس قدرتمندان، پرندگان باغ آزاد دیگر هستند. ما شکستگی تخم را فراموش نکرده و در تلاش برای رشد بال و پر خود خواهیم بود.
هوش مصنوعی: شعله سرگرمی ما به شدت احساساتمان را تحت تأثیر قرار میدهد. وقتی که عشق ما به اوج میرسد، ممکن است به حالتی بیخبری برسیم، مانند اینکه اگر خاک بر سر کنیم، هیچ تأثیری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر در چهرهات نشانی از محبت نباشد، حتی با یک آه داغ، میتوانیم تصویر عاشقانهمان را به خاکستر تبدیل کنیم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که ارزش و کیفیت ندارد، تنها صحبت کردن دربارهاش برای دل heavy است. ما میتوانیم دینی که سالها به دوش داریم را در یک لیوان شراب خالی کنیم.
هوش مصنوعی: ما با اراده و عزمی راسخ، میخواهیم با نگاهی جذاب و دلربا به سدی که اسکندر ساخته، نفوذ کنیم.
هوش مصنوعی: در زندگی چیزی از شور و حال و نشاط وجود ندارد، مگر اینکه خودمان با چشیدن تلخی یا دردهایمان، آنها را به تجربهای شیرین تبدیل کنیم.
هوش مصنوعی: مژگان (جلای چشم) نمیداند اشک چقدر ارزشمند است و نمیداند که چقدر این اشکها برای جان انسان مهم و باارزش هستند. بنابراین باید این گوهر و ارزش را حفظ کنیم.
هوش مصنوعی: زندگی ما را تلخ نمیکند، حتی اگر حوادث سخت و ناخوشایند مثل حنظل (میوه تلخ) دور و بر ما باشد. ما با استفاده از قناعت و راضی بودن به آنچه داریم، میتوانیم زهر تلخیها را به شیرینی تبدیل کنیم.
هوش مصنوعی: ما از زلف پریشان و نامنظم چشم میپوشیم تا به مدت زیادی نگذاریم که چشمهایمان مانند آینهای، شور و هیجان روز قیامت را نشان دهند.
هوش مصنوعی: این غزل توسط صائب نوشته شده و او آن را به دیوانش میبرد. سزاوار است که ما زیباییهای آفتاب را نیز به گونهای منظم و مرتب بر روی صفحه قرار دهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشا که غیر عشق حدیث دگر کنیم
یک حرف خواندهایم که یک عمر بر کنیم
اسباب از برای مسبّب بود به کار
ما از پی کلاه چرا ترک سر کنیم!
بر ما جهان ز خاطر مورست تنگتر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.