ما دماغ خشک را از باده گلشن کردهایم
بارها این شمع را از آب روشن کردهایم
هرکه را دیدیم دارد حاصلی از عمر و ما
عقده مشکل به جای دانه خرمن کردهایم
دیگران را دست بر دل نه، که ما سوداییان
با دل سرگشته عادت چون فلاخن کردهایم
رتبه ما خاکساران را به چشم کم مبین
خاکها ز افتادگی در چشم دشمن کردهایم
جوهر شمشیر را در پیچ و تاب آورده است
جامه فتحی که ما از زخم بر تن کردهایم
حسن گل عالمفروز از شعله آواز ماست
این نهال خشک را ما نخل ایمن کردهایم
بخیه را چون محرم زخم نهان خود کنیم؟
ما که از غیرت نمک در چشم سوزن کردهایم
چون نسازد ذوق صید ما قفس را سینهچاک؟
بیضه را چون خلوت خلوت فانوس روشن کردهایم
از فروغ داغ ما چشم سمندر خیره است
ما چراغ خود ز روی گرم روشن کردهایم
صائب از گوش گران باغبانان فارغیم
ما که از افکار رنگین طرح گلشن کردهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات و تجارب خود میپردازد. او از تلاشهای بیوقفه برای رسیدن به موفقیت صحبت میکند و اشاره میکند که دیگران ممکن است او را به دیده کم ببینند، اما او و همرزمانش با عزت نفس و غیرت، در برابر سختیها پیروز شدهاند. شاعر به هویت و عشق به هنر و زیبایی اشاره میکند و بیان میدارد که در زندگی خود با زخمها و چالشها دست و پنجه نرم کردهاند ولی همچنان نور امید را در دل دارند. او از تلاش برای تبدیل مشکلات به فرصت و ایجاد زیبایی در زندگی سخن میگوید، و تأکید میکند که هر زخمی که بر دل دارند، باعث رشد و شکوفایی آنها شده است.
هوش مصنوعی: ما بارها با نوشیدن شراب گلشن و خوشگوار، دل و جان بیروح و خشک خود را شاداب کردهایم و مانند شمعی که با آب روشن میشود، سعی کردهایم روشنی و زندگی را به خود بیاوریم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که دیدیم زندگیاش نتیجهای داشته و میوهای از تلاشهایش برداشت کرده، ما اما هنوز در دل خود اسیر مشکلات و عقدهها هستیم و به جای اینکه ثمرهای از زندگیمان داشته باشیم، فقط بار سنگین ناکامی را بر دوش میکشیم.
هوش مصنوعی: دیگران را به دل نچسبانید، زیرا ما کسانی هستیم که دلهای آشفتهمان را مانند وسیلهای برای پرتاب کردن عواطف و احساسات به کار گرفتهایم.
هوش مصنوعی: ما باید جایگاه و مرتبه خود را که از انسانیت و فروتنی نشأت میگیرد، کم اهمیت ندانیم. ما به سبب تواضع و افتادگیامان در چشم دشمنان، این احساس را به آنها منتقل کردهایم.
هوش مصنوعی: شمشیر به خاطر پیروزی و فتحی که ما از زخمها و مشکلات به دست آوردهایم، در حال درخشیدن و جلوهگری است.
هوش مصنوعی: زیبایی و خوشی که در عالم وجود دارد، به خاطر صدای ماست. ما با آواز خود این درخت خشک را مانند نخلهای سرسبز و امن تبدیل کردهایم.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانیم زخمی که پنهان کردهایم را به خوبی بخیه بزنیم؟ در حالی که ما به خاطر غیرت و عشق، نمک در چشمان سوزن کردهایم.
هوش مصنوعی: اگر ذوق ما برای شکار فراهم نباشد، چرا باید قفس را به سینه چاک کنیم؟ ما آن چنان خلوتی را برای تخممرغ فراهم کردهایم که روشنایی فانوس را در آن روشن کردهایم.
هوش مصنوعی: چشم سمندر به روشنایی داغ ما خیره شده است و ما چراغ خود را با گرمای وجودمان روشن کردهایم.
هوش مصنوعی: ما از ناراحتیها و مشکلات زندگی رها هستیم و میتوانیم به زیباییهای خود فکر کنیم، چون در دنیای ذهنیمان باغی رنگارنگ و زیبا ساختهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.