ما ز سر بیرون هوای سیر گردون کرده ایم
دست ازین نه خرقه در گهواره بیرون کرده ایم
چون خمار خود به آب زندگانی بشکنیم؟
ما که می در جام ازان لبهای میگون کرده ایم
چون به پای کاروان عقل بسپاریم راه؟
ما که با فرهاد و مجنون سیر هامون کرده ایم
ساعت بد نیست در تقویم ما روشندلان
صلح کل با ثابت و سیار گردون کرده ایم
از جنون مایه دار ماست شور نوبهار
از زکات عشق خود، تعمیر مجنون کرده ایم
عمر اگر باشد تماشای اثر خواهید کرد
نعره مستانه ای در کار گردون کرده ایم!
گرچه در پرده است صائب عشق شرم آلود ما
ای بسا لیلی نگاهان را که مجنون کرده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.