جرأتی کو تا ز خواب ناز بیدارش کنم
ساغری چون دولت بیدار در کارش کنم
قلب من شایسته سودای ماه مصر نیست
خرده جان را مگر صرف خریدارش کنم
چون توانم دامن افشاند از گل بی خار او
من که نتوانم ز پای خود برون خارش کنم
ره به آن موی میان بردن نمی آید ز من
رشته جان را مگر پیوند زنارش کنم
حسن بی پروا نمی گردد به عاشق مهربان
هرنفس از ناله گرمی چه آزارش کنم
باردوش هرکه گردم چون سبوی پرشراب
در تلافی از غم عالم سبکبارش کنم
رحم اگر مانع نمی گردید از جرات مرا
می توانستم به درد خود گرفتارش کنم
مورم اما گرسلیمان را گذار افتد به من
صائب از راه نصیحت حرف در کارش کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر بیانگر احساسات و آرزوهای خود است. او به دنبال جرأت و شهامت برای برقراری ارتباط با معشوقش است و میخواهد او را از خواب و آرامش بیدار کند. شاعر با اشاره به دلمشغولیها و محدودیتهای خود، به ناامیدی و عجز در ابراز عشق اشاره میکند. او میخواهد با عشق و دلسوزی به معشوق نزدیک شود، اما از موانع و دردهایی که گریبانگیرش است، نگران است. در نهایت، شاعر به تزلزل و کمبودهای خویش اذعان میکند و نیاز به نصیحت را حس میکند.
هوش مصنوعی: اکنون باید جراتی پیدا کنم تا او را که در خواب شیرین فرو رفته بیدار کنم و مثل ساغری که حالت سرخوشی به او میدهد، او را در مسیر موفقیت و فعالیت انگیزه ببخشم.
هوش مصنوعی: قلب من برای عشق و آرزوی کسی مانند ماه مصر مناسب نیست و فقط اگر بخواهم میتوانم بخشی از وجودم را نثار کسی کنم که ارزشش را دارد.
هوش مصنوعی: هرچقدر که میتوانم خود را در زیباییهای او غرق کنم، اما نمیتوانم از مشکلات و دردهایی که خودم دارم، رهایی یابم.
هوش مصنوعی: راهی به آن موهای درخشنده ندارم مگر اینکه جانم را با پیوند عشق او متصل کنم.
هوش مصنوعی: زیبایی بیپروا و آزاد، دلی شاد و مهربان نخواهد داشت؛ هر لحظه که عاشق ناله میزند، ممکن است او را آزرده کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که در کنار خود داشته باشم، مانند یک جام پر از شراب، با هدف سبکی و راحتی از غمهای دنیا او را آزاد میکنم.
هوش مصنوعی: اگر رحم و محبت وجود نداشت، میتوانستم با شجاعت، خود را به زنجیر دردهایم ببندم.
هوش مصنوعی: من یک مور هستم، اما گرسنگیام باعث میشود که اگر بر روی من عبور کنند و به من توجهی نکنند، بتوانم از طریق نصیحت و حرف زدن با اوضاع او را تحت تأثیر قرار دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش کنم
هر دم از تاب نگاه گرم، بیدارش کنم
او به رغم من نمیآید برون، وز اضطراب
هر زمان از انتظار خود خبردارش کنم
آفتاب شوق را چون از وصال آید زوال
[...]
بخت در خوابست می خواهم که بیدارش کنم
پاره ای غوغای محشر کو که در کارش کنم؟
با تو عرض وعده ات حاشا که از ابرام نیست
هر چه می گویی همی خواهم که تکرارش کنم
جهان بهایش گفتم و اندر ادایش کاهلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.