گر ز خود بیرون کسی فریادرس میداشتم
میکشیدم ناله از دل تا نفس میداشتم
سود من در پله نقصان ز بیسرمایگی است
میشدم سیمرغ اگر بال مگس میداشتم
صحبت همدرد زندانم را گلستان میکند
همنوایی کاش در کنج قفس میداشتم
وحشت ذاتی گوارا کرد عزلت را به من
میشدم دیوانه گر الفت به کس میداشتم
این زمان شد سینهام تاریک ورنه پیش ازین
صبح را آیینه در پیش نفس میداشتم
شد ز قحط آه از مطلب کمندم نارسا
کاش دودی در جگر چون خار و خس میداشتم
پله دوری ز محمل بود منظور ادب
گوش اگر گاهی به آواز جرس میداشتم
حرف تلخی از دهان او به من هم میرسید
گر زبان شکوه چون اهل هوس میداشتم
بیکسیها ناله را بر من گوارا کرده است
مُهر بر لب میزدم گر دادرس میداشتم
پختگی دریای پرشور مرا خاموش کرد
کاش جوشی چون شراب نیمرس میداشتم
تا دل از ذوق گرفتاری به آزادی رسید
شد تمام امید بیمی کز عسس میداشتم
از نفسهای پریشان تیره شد آیینهام
صبح میگشتم اگر پاس نفس میداشتم
گر نمیگردید در عالم کس من بیکسی
از کسان صائب من بیکس چه کس میداشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر امید رحمی از فریادرس میداشتم
لب نمیبستم ز افغان تا نفس میداشتم
شور فریادم بیابان را به تنگ آورده است
کاش آواز خوشی همچون جرس میداشتم
عاشقم، اندیشهام از گردش افلاک نیست
[...]
ای کس من در جهان گر جز تو کس میداشتم
شِکوه میکردم ز جورت تا نفس میداشتم
از کمین برخواست صیاد وز ره برچید دام
ز آشیان ای کاش راهی در قفس میداشتم
نالهٔ من بس ضعیف و محمل او دور کاش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.