اشک را در پردههای چشم تر پیچیدهام
سادهلوحی بین که در کاغذ شرر پیچیدهام
من نه آن نخلم که ننگ بیبری بارآورم
سر ز بیم سنگ طفلان از ثمر پیچیدهام
گرچه مور لاغرم اما شکارم فربه است
رشته بیجانم اما بر گهر پیچیدهام
خودنمایی شیوه من نیست چون طفل سرشک
دود آهم در زوایای جگر پیچیدهام
نیستم چون کعبه در بند لباس عاریت
بید مجنونم که موی خود به سر پیچیدهام
چشم آن دارم که دامان مرا پرگل کند
پای پرخاری که در دامان تر پیچیدهام
گر کشند از سینهام پیکان نگردم با خبر
بس که بر قاصد به تحقیق خبر پیچیدهام
از غرور بینیازی بارها بال هما
بر سر من سایه افکنده است و سر پیچیدهام
شبنمم صائب ولی از قوت بازوی عشق
پنجهٔ خورشید را بر یکدگر پیچیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و پیچیده شاعر است. شاعر از اشکهای خود که در چشمانش جمع شدهاند سخن میگوید و خود را به عنوان موجودی حساس و آسیبپذیر معرفی میکند. او احساس میکند که ناتوانیاش باعث نمیشود که بار سنگینی به دوش دیگران بیفکند. شاعر همچنین به تفاوت میان ظاهری زیبا و باطن واقعی اشاره میکند و میگوید که مانند کعبه، در بند ظاهر نیست. با وجود تمام دردها و مشکلات، او به عشق و امید نگاه میکند و پیوسته به دنبال زیبایی و محبت است. در کل، شعر نشاندهنده تضاد بین ظواهر و باطن، ضعف و قوت، و تنهایی و عشق است.
هوش مصنوعی: من اشکهایم را در چشمانم پنهان کردهام، درست مانند کسی که فکر میکند میتواند آتش را در کاغذ بپیچد.
هوش مصنوعی: من آنقدر قوی و محکم نیستم که بار سنگینی از ننگ و عیب را بر دوش بکشم، زیرا خودم را از آسیب و خطر دور نگهداشتهام و به خاطر حفاظت از دیگران، میوه (ثمر) خود را در دسترس نمیگذارم.
هوش مصنوعی: هرچند که من مانند موریانهای لاغر و بیجان هستم، اما هدفم بزرگ و ارزشمند است و خود را به گوهری باارزش و زیبا پیچیدهام.
هوش مصنوعی: من به نمایش خود اهتمامی ندارم، مثل کودکی که با اشکهایش درون قلبش در پیچ و خمهای زندگی گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: من مثل کعبه نیستم که به لباس عاریتی وابسته باشم. من مجنونم و موی خود را به دور سر پیچیدهام.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که دامنم پر از گل شود، در حالی که پایم به خارهایی که در دامنم پیچیده شده، آسیب میزند.
هوش مصنوعی: اگر از سینهام تیر بکشند، باز هم متوجه نخواهم شد، چون برای اطلاع از خبر، به اندازه کافی در تلاطم و پیچیدگیهای زندگی غوطهور شدهام.
هوش مصنوعی: غرور و خودپسندی من باعث شده که بارها قدرت و عظمت را احساس کنم و این احساس بر من چیره شده است و من در مقابل آن تسلیم شدهام.
هوش مصنوعی: علیرغم اینکه من نماد ظرافت و لطافت هستم، اما با قدرت عشق، توانستهام نور خورشید را به هم بیفرازم و با آن پیوندی عمیق برقرار کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز در دل دود آه شعله ور پیچیدهام
دوزخی در تنگنای یک شرر پیچیدهام
کردهام گرداب را فوّارة صد گردباد
بسکه اشک و آه را در یکدگر پیچیدهام
در محبّت معنی بسیار را لفظ کمیست
[...]
کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیدهام
پا به دامان تحمل تا کمر پیچیدهام
کی حدیث شکوه میگوید لب اظهار من
من که درد ناوکش را در جگر پیچیدهام
نی همین از خودنمایی پا و سر پیچیدهام
خویش را در جیب صد عیب و هنر پیچیدهام
هرچه با گردون دون دادم همانم باز داد
چون صدا این کوه را من بر کمر پیچیدهام
باطن خود را به ظاهر نیک گردانیدهام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.