گر چنین شویَد غبار زهد از دل بادهام
بادبان کشتی می میشود سجادهام
چون نگردد آب در چشم جهان از دیدنم
از یتیمی در غریبی چون گهر افتادهام
عالم قسمت ندارد سیر چشمی همچو من
قانع از خرمن به برگ کاه چون بیجادهام
شستهام دست از لباس زود سیر نوبهار
همچو سرواز برگریز نیستی آزادهام
باطنم از جوهر ذاتی است پر نقش و نگار
گرچه چون آیینه در ظاهر زمین سادهام
نیست ناخن گیر دلهای عزیزان ورنه من
ناوک خارا شکافم این چنین کاستادهام
زردرویی میکشم چون نی ز همراهان خویش
من که از ذوق سفر هرگز کمر نگشادهام
عاجزم در عقده دل گرچه صائب بارها
عقده سر در گم افلاک را بگشادهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق خود اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه زندگی پر از درد و غم او را تحت تأثیر قرار داده است. او از زهد و دوری از دنیا سخن میگوید و به نوعی سرنوشت خود را همچون گوهری یتیم و غریب توصیف میکند. شاعر احساس میکند که در دنیای پر از ظواهر، باطنش پر از زیباییها و رازهاست، اما در عین حال ساده و بیآلایش به نظر میرسد. او همچنین به حسرت دل و ناکامیهای درونی خود اشاره کرده و ناامیدی را از ارتباط با دیگران بیان میکند. در کل، این شعر حاکی از یک سفر درونی و جستجوی معنا در زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر من اینگونه شوم که غبار زهد از دل برود، آنگاه بادهام باعث میشود که سجادهام مانند بادبان کشتی باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که از دیدنم اشک در چشمان این دنیا نریزد، احساس میکنم مانند یک گوهر تنها و یتیم در این غربت افتادهام.
هوش مصنوعی: دنیا برای کسی مثل من که از زندگی بهرهمند شده، تقسیمپذیر نیست. من از خرمن بزرگ زندگی به یک برگ کاه راضیام، چون به هیچ کجا وابسته نیستم و آزاد و بیقید و شرط هستم.
هوش مصنوعی: من از لباسهای کوتاه و فصلی بهار دست کشیدهام، مثل کسی که از كلبهای کهنه و فرسوده بیرون میآید، دیگر برایم مهم نیست که چقدر آزاد هستم.
هوش مصنوعی: درون من از ویژگیهای عمیق و پر از جزئیات تشکیل شده است، اما در ظاهر، همچون آینهای ساده و بیزحمت به نظر میرسم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به احساسات و درد دلهای عاشقانه اشاره میکند. او بیان میکند که اگر دلهای عزیزان قابل نگهداری و محافظت بودند، او میتوانست با بیرحمی آنها را جریحهدار کند. اما در حقیقت، او حس میکند که به خاطر عشق و عاطفهاش نمیتواند به این دلهای عزیز آسیب بزند و این موضوع او را در اندوه و دلتنگی فرو برده است.
هوش مصنوعی: من چهرهای زرد و پژمرده دارم، مانند نی که از یارانی که در کنارم هستند، ناراحت و نگرانم. من هرگز از خوشی و شوق سفر آسوده خاطر نبودهام و همیشه در فشار و ناپایداری به سر میبرم.
هوش مصنوعی: من در بیان احساسات درونیم ناتوانم، هرچند بارها توانستهام مسائل پیچیده آسمان را حل کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خیال تو به افتاده است دل از بادهام
زین سبب از چشمت ای پیر مغان افتادهام
خانهٔ دل شد ز هر نقش و نگاری بینیاز
با وجود نقش مهر آن نگار سادهام
تا میان بندگی بستم به کوی میفروش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.