سبک از عقل به یک رطل گران کرد مرا
صحبت پیر خرابات جوان کرد مرا
حلقه کعبه ازو نعل در آتش دارد
آن که سرگشته تر از ریگ روان کرد مرا
خانه بر دوش تر از ابر بهاران بودم
لنگر درد تو چون کوه گران کرد مرا
بسته بودم نظر از هر چه درین عالم هست
چشم عاشق نگه او نگران کرد مرا
گل روی سبد فصل بهاران بودم
آه بی برگ تر از نخل خزان کرد مرا
دو زبانی چو الف در دل من راه نداشت
غمزه موی شکافت دو زبان کرد مرا
من نه آنم که گران بر دل موری باشم
ناز در چشم تو چون خواب، گران کرد مرا
دل صد پاره و لخت جگر و دانه اشک
فارغ از نعمت الوان جهان کرد مرا
صائب افسردگی توبه درین فصل بهار
سرد هنگامه تر از فصل خزان کرد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردناکی است که شاعر از عشق و غیرت و جدایی تجربه میکند. او به تأثیرات منفی عشق بر روح و روان خود اشاره میکند و احساساتش را به صورت نمادین توصیف میکند. شاعر از سنگینی و درد ناشی از عشق صحبت میکند و به احساس سرگشتگی، اندوه و ناامیدی میپردازد. این حس و حال بهویژه در بهار، زمانی که باید خوشحالی و طراوت باشد، شدت بیشتری میگیرد. در نهایت، شاعر نشان میدهد که این حس حالات او را به شدت تحت تأثیر قرار داده و او را از نعمتهای زندگی دور کرده است.
هوش مصنوعی: گفتوگو با انسان با تجربه و اهل نظر، بار سنگینی از افکار و تعصباتم را از دوش من برداشت و مرا به سبکی و آزادی فکر هدایت کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به شدت گمگشته و سرگردان است، خود را در میان حلقه کعبه و نعل اسب آتشین میبیند. این شخص به اندازهای در جستجوی حقیقت و مسیر درست است که احساس میکند در میان این دو نشانه در حال سردرگمی است.
هوش مصنوعی: در بهار، مانند ابرهایی که باران میبارند، در حال حرکت و بیثبات بودم. اما درد و غم تو، همچون کوه سنگینی، مرا به زانو درآورد و ثابت کرد.
هوش مصنوعی: من از همه چیزهای این دنیا چشم پوشیده بودم، اما نگاه عاشقانه او مرا به خود جلب کرد.
هوش مصنوعی: من در اوج زیبایی و شکوفایی بهار، مانند گلی در سبد بودم، اما اکنون به حالتی بیبرگ و پژمرده افتادهام، گویی از درختی در فصل خزان گریختهام.
هوش مصنوعی: در دل من جایی برای دو زبانگی نیست، اما نگاه و زیبایی تو باعث شد تا من به دو زبانگی دچار شوم.
هوش مصنوعی: من آدمی نیستم که با سنگینی خود بر دل کسی فشار بیاورم. ناز و زیبایی تو چنان در چشم من آرام گرفته که باعث سنگینی و سنگینی روح من شده است.
هوش مصنوعی: دلم هزار تکه شده و از درد جگرم میسوزد و اشکهایم جاری است، اما هیچ کدام از نعمتهای رنگارنگ دنیا مرا تحت تاثیر قرار نمیدهد.
هوش مصنوعی: صائب در این بیت به احساس ناامیدی و غم خود در بهار سرد اشاره میکند. او میگوید که در این فصل زیبا، همچنان دچار افسردگی و تردید است و این حالت برای او حتی از فصل پاییز هم دردآورتر است. در واقع، زیبایی بهار نتوانسته او را از احساس ناراحتی نجات دهد و او احساس میکند که در این هنگامه، مشکلاتش بیشتر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا دو چشم سیهت غارتِ جان کرد مرا
غم پنهان تو رسوای جهان کرد مرا
بارها عشق تو می گفت که رسوا کُنمت
هرچه می گفت غم عشق همان کرد مرا
این نشان بس ز وفا ترک کماندار تو را
[...]
سبک از عقل به یک رطل گران کرد مرا
صحبت پیر خرابات جوان کرد مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.