نخل قد تو هم آغوش بلا کرد مرا
هوس زلف تو همدست صبا کرد مرا
خاک در دیده مقراض جدایی بادا!
که ازان حاشیه بزم جدا کرد مرا
عکس من خاک به چشم آینه را می پاشید
پرتو روی تو آیینه نما کرد مرا
بعد عمری که فلک بر سر انصاف آمد
همچو یوسف به لب چاه بها کرد مرا
(چه عجب گر جگر نی بخراشد نفسم
بند از بند، فراق تو جدا کرد مرا)
(داشتم شکوه ز ایران، به تلافی گردون
در فرامشکده هند رها کرد مرا)
چون به بستر بنهم پهلوی راحت صائب؟
غنچه خسبی، گره بند قبا کرد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق خود نسبت به محبوبش سخن میگوید. او به یاد آوردن زیباییهای محبوب و تاثیر آن بر روح و روانش اشاره میکند. نخل قد محبوبش را نمادی از بلندی و زیبایی میداند که او را به درد و رنج میاندازد. شاعر همچنین به حسرت جدا افتادگی و دوری از محبوب اشاره میکند و میگوید که این جدایی او را به شدت عذاب میدهد. او ناراحتی و اندوه خویش را با تصاویری زیبا و شاعرانه بیان کرده و از عشق و زیباییهای محبوبش به عنوان کنشگرانی در زندگیاش یاد میکند. در نهایت، شاعر به آرامش در کنار محبوبش اشاره میکند و به تصویر کشیدن گرههایی که عشق و بلای جدایی در زندگیاش به وجود آوردهاند، میپردازد.
هوش مصنوعی: بلند و راست قامت تو به گونهای است که همانند درخت نخل مرا در آغوش مشکلات و سختیها قرار داد. همچنین اشتیاق به موهای تو، همدست نسیم صبحگاهی شد و مرا تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: چشمام پر از غبار جدایی است! چون همین غبار، من را از آن حاشیهی خوشی و جشن دور کرده است.
هوش مصنوعی: تصویر من مانند گرد و غبار بر روی آینه مینشست، اما نور چهرهات باعث شد که آینه مرا به وضوح نشان دهد.
هوش مصنوعی: پس از مدتها که زمان به عدالت رفتار کرد، مانند یوسف که در کنار چاه دیده شد، من نیز ارزش پیدا کردم و به حساب آورده شدم.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس عمیق درد و جدایی اشاره دارد. گویا گوینده به شدت از دوری محبوب رنج میبرد و به این فکر میکند که انتظار تحمل این درد، از او چه چیزهایی خواهد گرفت. در واقع، او میگوید که اگر در این دوری از محبوبش، از شدت غم دچار آسیب شود، چندان هم تعجبآور نیست. جدایی او را از خود جدا کرده و باعث شده که در رنج باشد.
هوش مصنوعی: من از وضع کشورم شکایت میکردم، اما به خاطر سختیها و مشکلاتی که از آسمان بر من نازل شد، در یک سرزمین دور افتاده و بیخبر از وطن رها شدم.
هوش مصنوعی: زمانی که به بستر راحتی بروم، مثل غنچهای که خوابش برده باشد، بستن کمر و لباس را فراموش میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.