روزی که سوخت برق تجلی نقاب گل
بلبل چگونه اب نشد از حجاب گل
حاجت به سر گشودن مینای غنچه نیست
ما را بس است دیدن رنگ شراب گل
بلبل ز زخم خار به فریاد آمده است
آه آن زمان که تیغ کشد آفتاب گل
در خار غوطه می زنم و خنده می کنم
بلبل نیم که ناله کنم در رکاب گل
از باغ چون نسیم تهیدست می روم
با آن که چشم باختم از انتخاب گل
بلبل به خواب مستی و طفل نسیم شوخ
از یکدگر چگونه نریزد کتاب گل
عاشق زبوی سوختگی تازه می شود
اینجا گل چراغ بود در حساب گل
تا آمده است بلبل ما در حریم باغ
خمیازه می کشد به دریدن نقاب گل
صائب جواب آن غزل این که گفته اند
بلبل ز جام لاله ننوشد شراب گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی گل و بلبل است. بلبل با غم و شادی، از عشق و زیبایی گل صحبت میکند و به زخمهایش اشاره میکند که نشاندهنده درد و رنج آن است. او از حالت خوابآلود و مستی خود در باغ صحبت میکند و به زیباییهای گلها دل میبندد. همچنین، این شعر به یادآوری میآورد که بلبل نمیتواند از زیبایی و جذابیت گلها دور شود و در نهایت، یادآور این است که هر زیبایی میتواند حاوی غم و شادی باشد. شاعری در این غزل با تصاویر زیبا و استعارههایی مانند "رنگ شراب گل" و "تیغ آفتاب گل" احساسات عمیق و پیچیدهاش را بیان میکند.
هوش مصنوعی: روزی که زیبایی و شکوه گل، مانند برقی درخشید، بلبل به چه نحوی به اشک نیفتاد و از حجاب گل دور نشد؟
هوش مصنوعی: نیازی به باز کردن غنچه برای نشان دادن مینا نیست؛ برای ما فقط دیدن رنگ شراب گل کافی است.
هوش مصنوعی: بلبل به خاطر درد و رنجی که از خارها دارد، به فریاد درآمده است. ای کاش آن زمان که خورشید به اوج خود میرسد و گل را بیان میکند، این درد و رنج پایان یابد.
هوش مصنوعی: در جایی که سختی و زحمت وجود دارد، من در حال لذت بردن و خندیدن هستم. من مانند بلبل نیستم که فقط غمگین و ناله کنم در کنار گلها.
هوش مصنوعی: من از باغ به سوی بیرون میروم، بیآن که چیزی داشته باشم، حتی با وجود اینکه چشمم را به انتخاب گلها سپردم.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق و زیبایی، بلبل در حال غفلت و خواب است و کودک نسیم که شیطنت میکند، چگونه میتواند تعادل و انسجام زیباییهای گل را به هم بزند.
هوش مصنوعی: عاشقان به عطر سوختگی تازه جان میگیرند. اینجا در واقع گل چراغی بوده که در کنار گلها حساب میشود.
هوش مصنوعی: بلبل ما که وارد باغ شده، به نشانه خستگی و دلگیری، در حالی که در حال کشیدن خمیازه است، به گل نگاه میکند و انگار میخواهد پردهی زیبای آن را کنار بزند.
هوش مصنوعی: جواب این شعر این است که بلبل از جام سرخ گل شرابی نمینوشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای چهره منقش ما ماهتاب گل
درسایه تو خیمه زده آفتاب گل
برداشت پرده دار طبیعت حجاب باغ
بگشاد نقشبند ریاحین نقاب گل
برجست گل چو باد فسونگر به سحر گفت
[...]
پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل
جانسوزتر ز آتش شمع است آب گل
هرگز چنان نشد که ز بی برگی چمن
از رهن می فروش برآید کتاب گل
در گلشنی که چهره بر افروخت شمع ما
[...]
خطّ تو، لوح صفحه طراز کتاب گل
خال تو نقطهٔ ورق انتخاب گل
بفکن عنان جلوه گلگون ناز را
تا موج سبزه می گذرد از رکاب گل
هرکس شکسته است به جامی خمار خویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.