دارم ز دست رفته عنانی ز دود دل
چون زلف تاب داده سنانی ز دود دل
چون لاله سرخ روست درین بوستانسرا
آن را که هست سوخته نانی ز دود دل
بر جا نماند آن که بود چون شراره اش
در زیر پای تخت روانی ز دود دل
چون خامه رهنورد تو هرجا که بگذرد
ماند به یادگار نشانی ز دود دل
دارد خط امان ز تریهای روزگار
آن را که هست آینه دانی ز دود دل
از ما حذر که در دهن آتشین ماست
چون لاله داغ دیده زبانی ز دود دل
در تنگنای سینه من جلوه می کند
هر گوشه سبز مور میانی ز دود دل
تیرش ز سنگ خاره چو ابرو گذر کند
در دست هرکه هست کمانی ز دود دل
افتاده تا به روز قیامت سیاه مست
هرکس که تلخ ساخت دهانی ز دود دل
زان تازه و ترم که رسانیده است عشق
در سینه ام بنفشه ستانی ز دود دل
صائب هوای چشمه حیوان نمی کنم
دارم اگر چه سوخته جانی ز دود دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق و درونی خود میگوید و به توصیف درد و سوختگی دلش میپردازد. او به معشوق خود اشاره میکند و از زیباییهایی چون زلف و لاله صحبت میکند، ولی همزمان حسرت و غمی را که از عشق و دوری احساس میکند، به تصویر میکشد. شاعر از نشانههای عشق و یادگاریهایی که در دلش باقی مانده، سخن میگوید و به خطرات و آتشین بودن احساساتش اشاره میکند. او به تنهایی و عذاب درونی خود نیز اعتراف کرده و در نهایت به این نکته میرسد که عشق او، حتی در سوختگی و درد، همچنان زنده است.
هوش مصنوعی: از دست رفتهای که در دل دارم، مانند دودی است که در هوا پیچیده و مانند زلفی است که به زیبایی تابیده است. این حس در دل، به مانند حالی پنهان و عمیق است که به وجود آوردهام.
هوش مصنوعی: وقتی لالهی سرخ در این باغ میروید، دل سوختهی کسی که از غم و درد رنج میبرد، گویی نانی شده از دود.
هوش مصنوعی: هیچ چیز از او باقی نمیماند، همانطور که شعلهای خُفته زیر پای تخت، به خاطر دود دل ناپدید میشود.
هوش مصنوعی: هر جا که قلم تو حرکت کند، نشانهای از درد و یاد و خاطرهای از دل سوختهات به جا میگذارد.
هوش مصنوعی: زندگی پر از سختیها و آزمایشهاست و تنها کسانی که توانایی درک و شناخت عمیق از مسائل دارند، میتوانند از این چالشها عبور کنند و به آرامش دست یابند.
هوش مصنوعی: از ما دوری کن که زبانی چون آتش داریم، مانند لالهای که زخم دیده، ناگزیر از دود دل خود سخن میگوید.
هوش مصنوعی: در اعماق دل من، هر گوشهای از زندگی و امید، مانند رنگ سبز و شادی یک مور، در میان غبار و دردها نمایان میشود.
هوش مصنوعی: اگر تیر او که از سنگ خارا میگذرد، از ابرو عبور کند، در دستان هر کسی که دلش پر از غم و اندوه است، کمانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش را با تلخی و دود پر کرده، تا روز قیامت به حالتی سیاه و غمانگیز خواهد افتاد و از آن به زمین نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: عشق مانند بوی تازه و خوشی است که در قلب من پراکنده شده و به نوعی به من زندگی و انرژی تازهای بخشیده است. مانند بنفشهای که از دودی سیاه و غمناک برمیخیزد و زیبایی و طراوت را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: من به یاد و یادآوریهای دل انگیز عشق نمیاندیشم، حتی اگر دلی سوخته و غمگین داشته باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بگذاشتم چو مهر نشانی ز دود دل
گردون مثال طاق روانی ز دود دل
پرهیز کز حقیقت خود کرده ام روان
مانند شعله روح روانی ز دود دل
با صد هزار تعبیه اش نقش بسته ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.