از نقاب سنگ تابد شعله عریان عشق
پرده چون پوشد کسی بر سوزش پنهان عشق؟
در کف موجی فتد هر خشت یونان خرد
از تنور دل برآرد جوش چون طوفان عشق
صبر و طاقت راکه پشت عقل بر کوه است ازو
با شرر هم رقص سازد آتش سوزان عشق
بگذر از سر تا حیات جاودان یابی، که هست
تیغ زهرآلود خضر چشمه حیوان عشق
عاشقی، نقش تعلق از ضمیر دل بشوی
فلس بر پیکر ندارد ماهی عمان عشق
عشق شوری نیست کز مردن ز سر بیرون رود
سر کشد چون گردباد از خاک سرگردان عشق
من کدامین ذرهام صائب که وصف او کنم ؟
گوی گردون را خلاصی نیست از چوگان عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و ویژگیهای آن است. شاعر به توصیف عشق میپردازد و آن را آتشین و قدرتمند میداند که حتی میتواند صبر و عقل را تحت تاثیر قرار دهد. عشق به مانند یک طوفان بر جان انسان میتازد و او را به حرکت درمیآورد. شاعر همچنین به لزوم گذر از تعلقات دنیوی برای رسیدن به عشق حقیقی اشاره میکند و میگوید که عشق به معنای واقعی نمیتواند از وجود انسان بیرون برود. در نهایت، شاعر به عظمت و گستردگی عشق اشاره میکند و میگوید که انسان نمیتواند به طور کامل آن را وصف کند.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق با تمام جذابیت و زبشی خود نمایان میشود، چگونه میتوان از مخفی کاریها و زخمهای نهفته عشق پرده برداری کرد؟
هوش مصنوعی: در دل هر موجی، هر سنگی از یونان به زمین میافتد و از دل گِرما و حرارت، جوشان و طوفانی چون عشق بهوجود میآید.
هوش مصنوعی: صبر و استقامت که بر اساس عقل محکم است، حتی با شعلههای آتش عشق نیز میتواند رقص کند و تحمل کند.
هوش مصنوعی: با رها کردن دنیای مادی و گذشتن از خواستههای زودگذر، به زندگی ابدی دست خواهی یافت، زیرا عشق مانند تیغی زهرآلود است که توسط خضر، نماد دانایی و طول عمر، در چشمه حیات جاری است.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی باید از وابستگیها و تعلقات دلش پاک شود، چرا که عشق خالص همچون ماهی عمان، نیازی به زیور یا زینت ندارد.
هوش مصنوعی: عشق حالتی نیست که با مرگ از بین برود. مانند گردبادی که از خاکی آشفته برمیخیزد، عشق نیز از دلهای پریشان برمیخیزد و ادامه مییابد.
هوش مصنوعی: من کدام یک از ذرات هستم که بتوانم او را توصیف کنم؟ گردون (جهان) هرگز از بازی عشق رهایی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
خط قلاشی چو عشق نیکوان بر من کشند
[...]
بس که بنشسته تا پر بر تنم پیکان عشق
طایر پران شدم از ناوک پران عشق
نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق
کس نیامد بر کنار از بحر بیپایان عشق
نعرهٔ منصورت از هر مو به سر خواهد زدن
[...]
گفت شاه تشنهکامان بر سر میدان عشق
بر سر بازار جانبازان منم سلطان عشق
وه چه خوش لذت بود در باده رخشان عشق
بس که بنشسته است تا پر بر تنم پیکان عشق
طایر پران شدم از طایر پران عشق
[...]
هست این کون و مکان گوی خم چوگان عشق
الله الله از دل عاشق که شد میدان عشق
چشم دل گر بر گشایندت بمیدان وجود
اندر این میدان نخواهی دید جز جولان عشق
آنکه جوید عشق را پایان گه آغاز حشر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.