منم به نکهت خشکی ز بوستان قانع
ز وصل گل به خس و خار آشیان قانع
درون خانه شکارش آماده است
کسی که گشت به خمیازه چون کمان قانع
زبان دراز بود، هرکه همچو تیغ شود
به خون ز نعمت الوان این جهان قانع
چرا طفیلی زاغ سیاه کاسه شود؟
کسی که همچو هما شد به استخوان قانع
به سیم ، دامن یوسف ز دست نتوان داد
ازان جهان نتوان شد به این جهان قانع
همیشه بر لب بام خطر بود درخواب
ز صدر هرکه نگردد به آستان قانع
ز آب خضر حیات ابد تمنا کن
مشو ز تیغ شهادت به نیم جان قانع
شود خزینه اسرار سینه اش صائب
کسی که شد به لب خامش ازبیان قانع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به بیان بیمیلی و عدم رضایت انسانها از وضعیتهای مختلف زندگی میپردازد. شاعر به سادگی و قناعت در چیزهای کمارزش اشاره میکند و انتقاد میکند که چگونه برخی افراد به امور دنیوی بیارزش و غیرمعنی قانع میشوند. او بر اهمیت جستجوی حقیقت و دنیای معنوی تأکید دارد و میگوید که افرادی که به بیان خاموش و بیسروصدا قانعاند، خزینهای از اسرار در دل خود دارند. در نهایت، شاعر به تأمل در زندگی و تلاش برای دستیابی به چیزی فراتر از زیباییهای ظاهری و مادی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من از بوی گلستان و عطر آن راضیام و به جای ارتباط با گل، با چمن و خار هم زندگی را میگذرانم.
هوش مصنوعی: درون خانه، طعمهاش آماده است و کسی که از خواب بیدار شده، خمیازه میکشد و به آرامی مثل کمان آرام و بیتحرک نشسته است.
هوش مصنوعی: هر کس که زبانش دراز باشد و مانند شمشیر تند و برّان شود، باید از نعمتهای مختلف این دنیا قانع باشد و زیادیخواهی نکند.
هوش مصنوعی: چرا کسی که به ناز و نعمت عادت کرده، باید به سراغ زاغی برود که در سختیها زندگی میکند؟ فردی که به بزرگی و عظمت دست یافته، نباید به کمتر از آن راضی باشد.
هوش مصنوعی: اگر برای رسیدن به زیبایی و نعمتهای این دنیا، دامن یوسف مانند سیم و زر را رها کنیم، نمیتوان از دنیا و زیباییهایش دل برداشت. انسان نمیتواند تنها به همین دنیا قناعت کند، بلکه همواره در پی بیشتری است.
هوش مصنوعی: همواره بر روی بام خطر وجود دارد و در خواب، کسی که به درگاه قناعت نکند، از بالاترین جایگاه هم میتواند به مشکل برخورد کند.
هوش مصنوعی: از سرچشمه زندگی ابدی درخواست کن و به شهادت و از دست دادن جان، هرچند که اندک باشد، راضی نباش.
هوش مصنوعی: کسی که زبانش خاموش و از بیان کردن خودداری میکند، میتواند به رازهای درونش دسترسی پیدا کند و به معرفت عمیقتری برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشو به دیدن خشک از سمنبران قانع
مشو ز خوان سلیمان به استخوان قانع
چو غنچه دوخته ام کیسه ها به خرده گل
به برگ سبز شوم چون زباغبان قانع ؟
حلال باد به یعقوب بوی پیراهن
[...]
کسی ز خلق نباشد، چو خسروان قانع
که گشته اند بدنیا، ز ترک آن قانع؟!
زدست طعنه مجنون، چه سان رهد عقل؟!
که شد بسقف گل، از سقف آسمان قانع
خورد بنانخورش عزت قناعت نان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.