سخن تانگردد چو موی میانش
محال است آید برون ازدهانش
به مژگان دگر بازگشتن ندارد
نگاهی که افتد به سرو روانش
ز بس لطف، چون رشته از عقد گوهر
نمایان بود مغز ازاستخوانش
دل پر مرا خالی آن روز گردد
که از بوسه خالی کنم بوسه دانش
مجویید اسلام ازان نامسلمان
که زنار باشد ز موی میانش
مجرد زالفاظ گردد چو معنی
سخن تا برآید ز تنگ دهانش
مرا برده ازراه بیرون عزیزی
که گل یک پیاده است از کاروانش
منه تهمت گوشه گیری به عنقا
که از کوه قاف است سنگ نشانش
دل سنگ شد آب صائب زآهم
نشد نرم گردد دل پاسبانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین لطافت و زیبایی عشق میپردازد و به ارتباط عمیق بین کلمات و معناها اشاره دارد. شاعر به ویژگیهای شخصیتی معشوق اشاره میکند و از اهمیت بوسه و آغوش در عشق سخن میگوید. او تأکید میکند که معانی واقعی فراتر از ظواهر کلمات هستند و عشق و احساسات عمیقتر از آن هستند که بتوان آنها را به راحتی بیان کرد. در نهایت، از تجربیات و عواطف انسانی سخن میگوید که با زیبایی و درد همراه است و بر اهمیت دل و تاثیر عواطف بر زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگر سخن در دل و ذهن به خوبی پرورش یافته باشد، به سختی میتوان آن را از زبان خارج کرد.
هوش مصنوعی: نگاهی که به زیبایی و وقار او میافتد، دیگر قادر به بازگشت نیست و مانند مژگان نمیتواند به عقب برگردد.
هوش مصنوعی: به دلیل فراوانی لطف و محبت، گوهر و حقیقت وجودش به وضوح دیده میشود و عمق وجودش از ساختار و ظاهرش مشخص است.
هوش مصنوعی: دل پر من، روزی خالی خواهد شد که از بوسه بر دانش دست بکشم و از آن جدا شوم.
هوش مصنوعی: به دنبال اسلام نروید از کسی که به ظاهر مسلمان نیست و زنجیری از موهایش آویزان است.
هوش مصنوعی: وقتی که سخن ابعاد و معنای عمیقتری پیدا کند، دیگر به کلمات و الفاظ محدود نمیشود و از دهانی که تنگ است، معانی بزرگی به نمایش درمیآید.
هوش مصنوعی: عزیزی که در زندگیام به قدری اهمیت دارد، مرا از مسیر اصلیام منحرف کرده است؛ مانند گلی که از یک کاروان جدا شده و به دور افتاده است.
هوش مصنوعی: نسبت به گوشهگیری و انزوا، به آن پرنده افسانهای (عنقا) اتهام نزنید، زیرا او از کوه قاف که نشانی معتبر است، میآید.
هوش مصنوعی: دل به سنگ قلبی تبدیل شد و اشک من نمیتواند آن را نرم کند، حتی دل پاسبانش نیز نمیتواند این وضعیت را تغییر دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگاری که بد طیلسان پرنیانش
بزر از چه منسوج شد پرنیانش
نگاری که نوروز کرد از درختان
چرا باز بسترد باد خزانش
خصومت کند باغ با باد ازیرا
[...]
سری را که بالین شود آستانش
بود بخت بیدار خواب گرانش
فتاده است کارم به خونریز طفلی
که گلگون شود اسب نی زیر رانش
رسانده است ناسازگاری به جایی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.