نهفته چون گنه از خلق دار طاعت خویش
به اطلاع خدا صلح کن ز شهرت خویش
ز ارتکاب گنه نیست شرمگینان را
خجالتی که مراهست ازعبادت خویش
دهان سایل اگر پرگهر کنم چو صدف
چو ابر آب شوم ازقصور همت خویش
بهشت اگر ز در خانه ام گذار کند
قدم برون نگذارم ز کنج خلوت خویش
درین جهان پرآشوب اگر حضوری هست
ازان کس است که قانع بودبه قسمت خویش
گرت هواست که فرمانروا شوی صائب
مپیچ ازخط فرمان، سر اطاعت خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم گناه و طاعت میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که انسانها حتی اگر از گناه خجالت نکشند، باید در مقابل عبادت و انجام وظایف دینی خود احساس مسئولیت کنند. وی همچنین بیان میکند که در دنیای پرآشوب، آرامش و رضایت در قناعت به شرایط موجود است. اگر کسی تمایل به رهبری و قدرت دارد، باید از خط فرمان و اطاعت خود دور نشود و بر وظایف خود پایبند باشد. کل شعر به نوعی دعوت به خودآگاهی و توجه به جایگاه واقعی انسان در زندگی است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به موضوعی اشاره میکند که از دیده مردم پنهان مانده، ولی آنچه که در دل و نیت انسان است، برای خداوند روشن است. این امر به معنای این است که باید در اعمال و رفتار خود با صداقت و خلوص نیت عمل کرد و از شهرت و نگاه دیگران به دور بود. در واقع تاکید بر این است که باید به خداوند محوریت بدهیم و در برابر او، درست و صادق باشیم.
هوش مصنوعی: شکستخوردگان و شرمندگان از گناه کردن نمیترسند، بلکه آنها از عبادت و اعمال نیک خود خجالتزده هستند.
هوش مصنوعی: اگر زبانم را پر از گوهر کنم و مانند صدف جلوه دهم، حتی اگر به خاطر کمبود همت خود نتوانم به اندازه کافی بارش کنم، باز هم مانند ابر میشوم و آب میریزم.
هوش مصنوعی: اگر بهشت هم از در خانهام وارد شود، هرگز از گوشهی خلوت خود بیرون نخواهم رفت.
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از آشفتگی، اگر کسی وجود دارد که میتواند آرامش را احساس کند، آن شخص کسی است که به سرنوشت و قسمت خود راضی است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که حاکم و صاحباختیار شوی، باید از اصول و دستورات پیروی کنی و سرپیچی نکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل نو آمد و هر کس به عیش و عشرت خویش
من و عقوبت هجران و کنج محنت خویش
بلا و درد تو ما را نصیب شد، چکنم
نه عاقلست که راضی نشد به قسمت خویش
زمانی از سر این خسته پا کشیده مدار
[...]
مرا خوش است به درد خود و جراحت خویش
رو ای طبیب رها کن مرا به لذت خویش
چو در زمانه رفیق شفیق ممتنعست
کشیم گنج قناعت به کنج عذلت خویش
نعیم دهر به یک منتی نمی ارزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.