از جبینش عرق شرم روان است هنوز
چشم امید به رویش نگران است هنوز
گرچه خط گرد برآورد ز شکرزارش
بوسه بر گرد لبش بال افشان است هنوز
در ته سبزه خط، حکم لب میگونش
بر دل سوخته چون آب روان است هنوز
رویش از سبزه خط گرچه زره پوش شده است
دل ز هر حلقه به رویش نگران است هنوز
گرچه زنگار گرفته است ز خط شمشیرش
چین ابروی غضب سخت کمان است هنوز
جلوه اش می برد از دست نظر بازان را
قامتش حلقه رباتر ز سنان است هنوز
نکند گوش به پروانه معزولی خط
چشمش از هر مژه ای فتنه نشان است هنوز
ملکش از لشکر بیگانه خط شد پامال
حسن غافل لمن الملک زنان است هنوز
غمزه شوخ به ویرانی دل مشغول است
زلف در غارت جان برق عنان است هنوز
به جگر سوزی احباب نمی پردازد
غنچه سنگدلش تلخ زبان است هنوز
نتوانست خط آورد به اصلاح او را
فتنه عالم و آشوب جهان است هنوز
گرچه ته جرعه ای از باده حسنش مانده است
صائب از جمله خونابه کشان است هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و زشتیهایی میپردازد که در وجود یک معشوق (یا محبوب) وجود دارد. شاعر با زبانی زیبا از عرق شرم، نگران بودن چشمها، و آثار خط و زخم بر روی چهره محبوب سخن میگوید. او به عواطف پیچیده و متضادی اشاره میکند که بین زیبایی ظاهری و اندوه درونی معشوق وجود دارد. در نهایت، شاعر به ناکامی در اصلاح و بهبود وضعیت محبوب اشاره میکند و نشان میدهد که علیرغم تمام زیباییها، چالشها و دردها هنوز هم هست و زیبایی معشوق تحت تأثیر آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: از پیشانی او هنوز عرق شرم فرو میریزد، و چشمان کسانی که به او امید دارند هنوز نگران است.
هوش مصنوعی: هرچند خطی زیبا بر لبانش وجود دارد که نشان از شیرینی و جذابیت اوست، اما بوسهای که بر لبش نشسته، همچنان مانند پرهای نرم و لطیف در هوا پخش میشود.
هوش مصنوعی: در انتهای سبزه چوپان، لبهای زیبا و دلربای او بر دل عاشق سوختهام همچنان تاثیرگذار است و مانند آبی روان، تازه و زنده باقی مانده است.
هوش مصنوعی: اگرچه چهرهاش با زرهای از سبزه پوشیده شده، دل از هر سو به او نگران و وابسته است.
هوش مصنوعی: هرچند که تیرگیهایی بر اثر جنگ و خشونت بر چهرهاش نشسته، اما او هنوز هم به شدت تهدیدکننده و مهلک است.
هوش مصنوعی: زیبایی او چنان است که نگاه تماشاگران را به خود میکشد و قامتش به قدری ظریف و جذاب است که حتی از سنان (دوست یا محبوب) نیز جوانتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: شاید این پروانه که از دور به او نگاه میکند، از عشق جا مانده باشد، زیرا چشمانش هنوز هم از هر مژهاش زرق و برق و شگفتی میبارد.
هوش مصنوعی: ملک من دچار مشکل و نابسامانی شده و زیباییهای غافل مانع از این شده که بدانم حقیقتا قدرت و حکومت به دست زنان است و هنوز هم این وضعیت ادامه دارد.
هوش مصنوعی: چشم و ابروهای زیبا و نازک او دل را به درد میآورند و موهایش مانند طوفانی بر جانم هجوم میآورند و هنوز هم تسلط بر این احساس را دارم.
هوش مصنوعی: غنچهای که دلش سنگی است، به درد و رنج دوستانش توجهی نمیکند و هنوز زبانش تلخ و تند است.
هوش مصنوعی: او نتوانست به خوبی خود را اصلاح کند، زیرا فتنهها و آشوبهای جهانی همچنان ادامه دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه هنوز مقداری از زیبایی او باقی مانده است، اما صائب میگوید که به جز نام و یاد او چیزی برای من باقی نمانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آتش مهرتو در سینه نهان است هنوز
خون دل از گذر دیده روان است هنوز
نگران رخ زیبای تو شد دیده و دل
همچنانم دل ودیده نگران است هنوز
غمزه ات می دهدم عشوه که من آن توام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.