هرچند جهانسوز بود جلوه دلدار
این شعله دو بالاشود از جامه گلنار
درجامه گلگون، کمر نازک آن شوخ
از لعل بود همچو رگ لعل نمودار
چون آب که از پرده یاقوت نماید
پیداست تن نازکش از جامه گلنار
درجامه آل آن رخسار عرقناک
در عرصه گلزار بود ساغر سرشار
مهری است که از کوه بدخشان شده طالع
در جامه لعلی رخ نورانی دلدار
درجامه گلگون ز می افروخته عارض
بااین دو سه آتش چه کند تشنه دیدار؟
خونریزتر از تیغ بود موج خرامش
جان چون به کنار آید ازین قلزم خونخوار؟
فریاد که بی پرده شد از جامه گلرنگ
خون خوردن پنهانی آن غمزه خونخوار
پوشیدن خون نیست به نیرنگ میسر
این بخیه محال است بیفتد به رخ کار
از خجلت آن چهره گل آواره شد از باغ
سهل است اگر لاله نهد پای به کهسار
افزوده شد اسباب جگرخواری صائب
زان پیکر سیمین به ته جامه گلنار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی
همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
امروز به اقبال تو، ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد
[...]
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد ؟
جز شیر خداوند جهان ، حیدر کرّار
این دین هدی را به مثل دایرهای دان
[...]
ای آنکه همی قصه من پرسی هموار
گویی که چگونه ست بر شاه تراکار
چیزیکه همی دانی بیهوده چه پرسی
گفتار چه باید که همی دانی کردار
ور گویی گفتار بباید ز پی شکر
[...]
این زرد تن لاغر گل خوار سیه سار
زرد است و نزار است و چنین باشد گل خوار
همواره سیه سرش ببرند از ایراک
هم صورت مار است و ببرند سر مار
تا سرش نبری نکند قصد برفتن
[...]
هنگام بهارست و جهان چون بت فرخار
خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بیخار
آن گل که مر او را بتوان خورد به خوشی
وز خوردن آن روی شود چون گل بربار
آن گل که مر او را بود اشجار ده انگشت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.