ای زلف سرکش تو ز بالا کشیدهتر
مژگان و چشم شوخ تو از هم رمیدهتر
از من مپوش چهره که فردوس تازه روی
شبنم نداشته است ز من پاک دیدهتر
حیرانی جمال تو شد انجمنفروز
سیماب را ز آینه کرد آرمیدهتر
عاشق چگونه در نظر آرد ترا، که هست
سر تا به پای حسن تو از هم رمیدهتر
هرچند آفتاب به هر کوچهای دوید
رسوایی من است به عالم دویدهتر
عاشق کسی بود که چو بیاختیار شد
دارد عنان شرم و ادب را کشیدهتر
زنهار پا ز عالم حیرت برون منه
کآنجاست آسمان ز زمین آرمیدهتر
زندان به روزگار شود دلنشین و ما
هر روز میشویم ز دنیا گزیدهتر
شاخ از ثمر خم و بیحاصلی فزود
هرچند بیشتر قد ما شد خمیدهتر
در کام مار دم زده، انگشت مارگیر
هرگز نبوده است ز من دل گَزیدهتر
صائب مقام دام بود خاکهای نرم
پرهیز کن ز هر که بود آرمیدهتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذبه خاص کسی میپردازد که شاعر به شدت تحت تأثیر او قرار گرفته است. زلف و مژگان معشوق در تضاد با زیباییاش در نظر شاعر، هر روز بیشتر و بیشتر جلوهگر میشوند. شاعر خواستار عدم پنهان کردن چهره خود از اوست و میگوید که زیباییاش بینظیر و فراتر از هر چیزی است. در ادامه، شاعر به عشق و شور و احوالات عاشقی اشاره میکند و از درد و رنجی که به واسطه این عشق متحمل میشود، میگوید. او همچنین بر احساسات و آلام خود در دنیای بیرحم اشاره کرده و بیان میکند که هر چه بیشتر به زیبایی معشوق مینگرد، حسرت و اندوهش نیز بیشتر میشود. در نهایت، شاعر به اهمیت دوری از افرادی که تحت تأثیر زیبایی معشوق قرار گرفتهاند، تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای زلفهای شیک و تند تو که از بالای سر زودتر درخشیدهاند و مژگان و چشمهای بازیگوش تو از یکدیگر فاصله بیشتری دارند.
هوش مصنوعی: از من دوری نکن و چهرهات را پنهان نکن، زیرا بهیقین هیچ بهشت تازهای، مانند آراستگی و زیبایی من، نمیتواند درخشش و زیبایی صبحگاه را داشته باشد.
هوش مصنوعی: زیبایی چهره تو، به گونهای است که مانند آینهای روشن، دلها را به وجد میآورد و باعث شده است که همه به تماشای آن بنشینند و در حیرت فرو بروند.
هوش مصنوعی: عاشق چگونه میتواند تو را ببیند، در حالی که تمام زیباییهای تو از هم گسسته و پراکندهتر از آن چیزی است که او تصور میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه خورشید در هر گوشه و کناری میتابد، اما رسوایی من در دنیا بیشتر از آن است که دیده شود.
هوش مصنوعی: عاشق کسی بود که وقتی احساساتی میشود، خجالت و آدابش را بیشتر حفظ میکند.
هوش مصنوعی: مواظب باش که از دنیای حیرت خارج نشوی، زیرا در آنجا آسمان کمعمقتر از زمین است.
هوش مصنوعی: در روزگار زندان، دل انسان همچنان خوشایند میشود و ما هر روز بیشتر از این دنیا فاصله میگیریم.
هوش مصنوعی: درختی که میوه ندارد، هر چقدر هم قد بکشد، باز هم بیشتر خمیده و بیحاصل میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسی انگشتش را در دهان ماری فرو کند، هرگز نمیتواند دلی به تلخی کسی که از من دچار آسیب شده، تجربه کند.
هوش مصنوعی: مقام و وضعیت انسان مانند دام است، بنابراین از افرادی که بسیار آرام و ساکت به نظر میرسند، دوری کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر شب منم ز هجر پریشان و دیده تر
دل از برم رمیده و من زو رمیده تر
افغان ز تو که هست به گوشت فغان من
هر چند بیش می شنوی ناشنیده تر
شیرین غمی ست عشق، ولیکن زمان کجاست؟
[...]
دارم دلی ز طایر وحشی رمیده تر
هرچند دورتر ز کسان آرمیده تر
تا آن خدنگ قامت از آغوش من برفت
پشتم شکسته تر شد و قدم خمیده تر
خونی که حکم بود بریزد خطا نشد
[...]
لب گرم شکوه بود که گردید دیدهتر
شد ناشنیده شکوة ما ناشنیدهتر
گفتیم چشم او به فسون رام ما شود
این آهوی رمیده دگر شد رمیدهتر
واماندگان ناله ز دنبال میرسند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.