از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار
گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار
چون سرو نیست بی ثمری بار خاطرم
کج می کنم نگه به درختان میوه دار
از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام
با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار
از روی گرم عشق فروزد چراغ من
آتش مرا به رقص درآرد سپندوار
کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا
درعهد بی نیازی من می کند کنار
ما چون صدف به کد یمین آب می خوریم
از بحر نیستیم به یک قطره شرمسار
برهر زمین که سایه کند سبز می شود
از کلک من ترست ز بس سرو جویبار
صائب که مرغ خانگیش نسر طایرست
درراه جغد کی فکند دام انتظار؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تفکرات شاعر درباره عشق، زندگی و ارتباط با طبیعت میپردازد. شاعر از سختیها و تنهایی یتیمی سخن میگوید و اشاره میکند که بدون عشق و ارتباط با دیگران، زندگی بیثمر است. او به زیباییهای طبیعت توجه دارد و تأکید میکند که هر جا سایهای از زندگی باشد، آنجا سبز و خرم خواهد شد. بعلاوه، شاعر با مقایسه خود با صدف، به جستجوی معانی عمیق در زندگی میپردازد و از گلهها و انتظارات زندگی صحبت میکند. در نهایت، شعر به بیان امید و عشق به زندگی، با تمام چالشهای آن، میانجامد.
هوش مصنوعی: از تغییرات زمان دلسرد نمیشوم، چون ارزش و جایگاه من مانند گوهری است که هیچگاه تحت تأثیر قرار نمیگیرد. حتی اگر روزی به گرد و غبار تبدیل شوم، باز هم اعتبارم به عنوان یک فرد ارزشمند باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: وقتی که مثل سرو سرزنده و پربار نیستم، خیال و یادم را به سمت درختان بارده میبرم.
هوش مصنوعی: من از منبعی وسیع و بیانتها تجربه کسب کردهام و با عشق در کنار دیگران روز را سپری کردهام و در کنار سپیدهدم، حالتی خزانی و سرخوشی را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: عشق من چنان شور و شوقی به وجودم میآورد که مثل یک چراغ روشن میشود و آتش درونم را به جنب و جوش میآورد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به احساس سبکی و رهایی اشاره میکند که ناشی از دیدار با کسی خاص و ارزشمند (کهربا) است. این ملاقات به او این حس را میدهد که از بار مشکلات و نیازها آزاد شده و در دوران بینیازی و آسایش قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: ما مانند صدفها از آب کد یمینی استفاده میکنیم و به خاطر اینکه از دریا آب نمینوشیم، برای یک قطره آب شرمنده هستیم.
هوش مصنوعی: هر زمینی که زیر سایه من قرار بگیرد، به برکت دست هنرمند من، سبز و خرم میشود؛ به قدری که زیباییها و جلوههای آن، شبیه سرو و جویبار به چشم میآید.
هوش مصنوعی: صائب، با وجود اینکه در زندگیاش به دنبال آرامش و سعادت است، اما در مواجهه با مشکلات و ناامیدیها، انتظار بازگشت خوشبختی به خانهاش را در دل دارد. او میداند که در زندگی مانند جغدی که در تاریکی میگردد، ایستاده و دامهای ناامیدی او را محاصره کردهاند و در این راه باید صبر و انتظار بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.