نمی گردد به خاموشی نهان درد
ز رنگ چهره دارد ترجمان درد
اگر دل ز آهن وفولاد باشد
کند چون موم نرمش در زمان درد
ترا آن روز آید بر هدف تیر
که سازد قامتت را چون کمان درد
بود روشن چراغش تا سحرگاه
به هر منزل که گردد میهمان درد
به سیم قلب ارزان است یوسف
به نقد جان نمی گردد گران درد
سمندر سالم از آتش برآید
به اهل عشق باشد مهربان درد
شود محکم بنای دردمندی
دواند ریشه چون در استخوان درد
منال از درد اگر کامل عیاری
که مردان راست سنگ امتحان درد
اگر آلوده درمان نسازی
کند درد ترا درمان همان درد
حبابی چون محیط بحر گردد
چه سازد نیم دل با یک جهان درد
گره گردد چو داغ لاله در دل
نسازد آه را گر خوش عنان درد
ز حال دردمندان گربپرسی
نخواهد کردنت آخر زبان درد
چه می کردند صائب دردمندان
اگر پیدا نمی شد در جهان درد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و رنج میپردازد و نشان میدهد که درد نه تنها غیرقابل پنهانسازی است، بلکه میتواند به شکلی عمیق در وجود انسان تأثیر بگذارد. شاعر به وضوح بیان میکند که حتی دلهای محکم و مقاوم هم در زمان درد نرم میشوند و نمیتوانند در برابر تأثیرات آن مقاومت کنند. درد در این شعر به عنوان تجربهای همگانی مطرح شده که همه انسانها با آن دست و پنجه نرم میکنند و در هر منزل و شرایطی میتواند فرد را همراهی کند.
در پایان، به نظر میرسد که درد بخشی جداییناپذیر از زندگی است و حتی دردی که انسان را رنج میدهد، میتواند منبعی برای یادگیری و رشد باشد. شاعر در نهایت به این نکته اشاره میکند که اگر درد نبود، بشر چه میکرد و چقدر زندگیاش خالی و بیمعنا میبود.
هوش مصنوعی: درد پنهان هرگز به خاموشی نمیرود، زیرا نشانهاش در چهره و حالت فرد نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر دل از جنس آهن و فولاد باشد، در زمان درد و رنج مانند موم نرم میشود.
هوش مصنوعی: تو روزی به هدف میزنی که قامتت به زیبایی و انحنای کمان درآید.
هوش مصنوعی: چراغش تا صبح روشن است و در هر خانهای که برود، مهمان درد و رنج است.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر دل و عشق یوسف را ارزان بگیری، جانت را به راحتی نمیتوانی در برابر درد و رنجی که میکشی، به فروش برسانی.
هوش مصنوعی: سمندر که در برابر آتش آسیب نمیبیند، برای عاشقان دلسوزی میکند و درد آنها را درک میکند.
هوش مصنوعی: درد و رنج انسان مانند بنیادی محکم است که در وجود او ریشه دوانده و همانند دردی که به استخوان رسیده، عمیق و ثابت است.
هوش مصنوعی: ناراحتی خود را بیان نکن، چرا که افرادی که واقعاً مردانگی دارند همواره در برابر سختیها و آزمایشها از خود استقامت و شجاعت نشان میدهند.
هوش مصنوعی: اگر راهحلی برای درمان درد خود نیابی، همان درد به خودی خود میتواند به درمان تو تبدیل شود.
هوش مصنوعی: اگر حبابی تبدیل به دریا شود، نیمه دل چه کار میتواند بکند در برابر یک جهان از درد و رنج؟
هوش مصنوعی: اگر غم و درد به شدت در دل حضور یابد، مانند اینکه زخم گل لاله بر دل بماند، دیگر فایدهای ندارد که با آه و ناله همراه باشد و بهتر است که دردی را که بر دوش داریم، با خوشپرواکی به دوش بکشیم.
هوش مصنوعی: اگر از حال دردمندان بپرسید، در نهایت زبان درد شما را نخواهد فهمید.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا درد وجود نداشت، دردمندان چه کار میکردند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برانگیزد غبار از مغز جان درد
برآرد گرد از آب روان درد
که می گیرد عیار صبرها را
اگر گیرد کناری از میان درد
تو مست خواب و ما را تا گل صبح
[...]
سری دارم چو مغزش در میان درد
ولی همچون گره بسته در آن درد
هما دارد، شنیدم، استخوان درد
من رنجور هم دارم همان درد
کنم دریوزه ی درد از دل خویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.