لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
صائب تبریزی

آهی که ز دلهای هوسناک برآید

دودی است که از بوته خاشاک برآید

در سوزش دل کوش که در مزرعه امکان

تخمی که شود سوخته از خاک برآید

بیرون نبرد سرکشی از خوی نکویان

گر آه جگر سوز به افلاک برآید

از باده گلرنگ مرا باز شود دل

از گریه گره گر ز رگ تاک برآید

صبحی که تو از دل سیهی خنده شماری

آهی است که از سینه افلاک برآید

از گنج به افسون نکند مار جدایی

قارون چه خیال است که از خاک برآید

آهی که کند داغ جگر گاه فلک را

از سینه گرم و دل غمناک برآید

از تیرگی بخت مکن شکوه که این دود

صائب ز دل شعله ادراک برآید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

حسنی که به نور نظر پاک برآید

از خلوت آیینه عرقناک برآید

دامن کشد از صحبت پیراهن یوسف

خاری که ز گلزار تو بیباک برآید

خونین جگری را که تمنای بهارست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
صغیر اصفهانی

در ملک وجود آنچه که از خاک برآید

آن به که عدم گردد و از تاک برآید

خورشید فلک تیره شود روز جهان شب

گر دود دل من سوی افلاک برآید

یکتن ز همه خلق جهان زنده نماند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه