در مشرب من صبح چه گویم چه اثر داد
این شیر مرا غوطه به دریای شکر داد
از رفتن چون ندهم پشت به دیوار
آسوده شد از سنگ درختی که ثمر داد
شوریده نمی خواست اگر عشق جهان را
در کوچه وبازار مرا بهر چه سر داد
هرمورسمندی است کمر بسته درین دشت
زان حسن گلوسوز که لعلت به شکر داد
تا هست نمی در قدح آبله دل
نتوان چو صدف آب رخ خود به گهر داد
تا مرد گرفتار نیستان وجودست
چون نی نتواند ز مقامات خبر داد
از حسرت همدرد بجان آمده بودم
آن نرگس بیمار مرا جان دگر داد
بر شعله بیتابی دل هر که سوارست
میدان فنا طرح تواند به شرر داد
چون خرده من صرف می ناب نگردد
مفلس نشود هر که زر خویش به زر داد
هر تاب که از زلف تو مشاطه برون کرد
چون نامه پیچیده به آن موی کمر داد
تین آن غزل میرفصیحی است که فرمود
بید چمن ما گل خورشید ثمر داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از تأثیر عشق و زیبایی معشوق بر روح و جان خود سخن میگوید. او به احساسات دلbroken و شوق درونی خود اشاره میکند و به سرگذشت تلخ و شیرین عشق مینگرد. در این اثر، عشق به عنوان درختی پربار و شکر آسا توصیف شده و شاعر به تفسیر رابطه خود با این عشق میپردازد، هرچند که دردی در دل دارد. در نهایت، شعر به نوعی تأمل در وجود و فقدان اشاره میکند و بر تأثیر زیبایی و عشق بر زندگی انسانها تأکید دارد.
هوش مصنوعی: در صبحگاه، نمیدانم چه بگویم، اما این شیرینی که به من داده شده، مثل غوطهور شدن در دریای شکر است.
هوش مصنوعی: من به دیوار پشت نمیکنم؛ زیرا وقتی به سفر میروم، مانند درختی که میوه میدهد، آسوده میشوم و به خودم اطمینان میکنم.
هوش مصنوعی: شخصی که دچار جنون عشق شده، اگر عشق و محبت به دنیا را در کوچه و بازار میدید، دلش نمیخواست چنین حالتی داشته باشد. در واقع، او نمیخواست به خاطر عشق تحت فشار یا دچار بحران شود.
هوش مصنوعی: هر کسی در این دشت آماده و مصمم است، زیرا زیبایی تو مانند گلی سوزان است که ارزشش به اندازه لعل و شیرینی شکر است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در جام عشق وجود دارد، دل را نمیتوان به آرامی مانند صدف به جواهر تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که انسان در دنیای مادی و محدودیتهای آن گرفتار است، مانند نیای است که نمیتواند از حالات و اوجهای خود خبر دهد.
هوش مصنوعی: به خاطر اندوه و شوق همدردی، از حال و روز خود به شدت نگران و ناامید شده بودم، اما آن نرگس بیمار که در برابر من بود، به من زندگی و امید دوباره بخشید.
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش پر از بیتابی است، میتواند بر آتش این احساس سوار شود و در میدان فنا، نقشی برجسته و با شعلۀ احساسش رسم کند.
هوش مصنوعی: هر کس که دارایی و ثروت خود را به درستی و با خرد خرج کند و از آن بهرهبرداری مناسب داشته باشد، هرگز در تنگدستی و فقر نخواهد بود، حتی اگر مقدار آن اندک باشد.
هوش مصنوعی: هر بار که زلف تو را به زیبایی آرایش میکنند، مانند نامهای که به دور موهای کمرت پیچیده شده، جلوهای خاص و دلربا به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: درخت چمن ما ثمرهای مانند گل خورشید را به بار آورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب نخل تجلی به گلستان تو بر داد
هر موی مرا ذوق تماشای دگر داد
میخواست حیا بند نهد بر نگهم لیک
شوق آمد و مژگان مرا بال نظر داد
در حسن چه شایسته رسولی که لبت را
[...]
شوق تو به مشت پرم آتش زد و سر داد
پرواز من آیینهٔ امکان به شرر داد
از یک مژه شوقی که به آن جلوه گشودم
بر هر بن مو حیرتم آغوش دگر داد
صد چاک زد آیینه ز جوهر به گرببان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.