از نغمه پرده مطرب دستانسرا کشید
دام پری شکار به روی هوا کشد
هر جا که رفت داد گریبان به دست غم
از پای گل کسی که درین فصل پاکشید
سرو ترا ز سایه چکد آب زندگی
گر دید خضر هر که در این سایه واکشید
سیمای ما قلمرو نقش مراد شد
زان سیلی که عشق به رخسار ماکشید
در خنده ای که از ته دل نیست فیض نیست
بیهوده غنچه منت باد صبا کشید
در چشم بی نیازی ما کار میل کرد
گردون اگر به دیده ما توتیا کشید
آب حیات می خورد از چشمه سراب
تسلیم هر که رابه مقام رضاکشید
در آستین همت گردون جناب ماست
دستی که خط به صفحه بال هماکشید
آیینه اش ز زنگ کدورت نگشت صاف
چون خضر هر که منت آب بقا کشید
ما را به حرف آینه رویان درآورند
نتوان ز طوطیان به شکر حرف واکشید
صائب حلاوتی که من از فقر یافتم
ناز شکر توانی ز نی بوریا کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجربیات عاطفی و معنوی شاعر و تلاش او برای درک زندگی و عشق است. شاعر به وصف طبیعت و زیباییهای آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه احساسات مختلف، مانند غم و شادی، در زندگی انسانی تأثیر عمیقتری دارند. او به نمادهایی چون سرو، آب حیات و آینه اشاره میکند تا عمق وجود و جستجوی حقیقت را در زندگی نمایان کند. همچنین، شاعر از فقر و استغنای واقعی صحبت میکند و به طعمی که از این وضعیت به دست آورده، اشاره میکند. در نهایت، این اشعار به تفکر درباره عشق، زندگی و غم و شادی در دنیای انسان میپردازد.
هوش مصنوعی: یک نوازنده با نغمههای دلانگیز خود فضای دستانسرا را پر میکند و جاذبهای مانند دام پری در آسمان میسازد.
هوش مصنوعی: هر جا که رفت، غم دستش را گرفت و او را از پای گلها پایین آورد، در حالی که کسی در این فصل به تازگی خود را پاک کرده بود.
هوش مصنوعی: اگر سایه سرسبز سرو تو بر زمین بریزد، همانند آب حیات است. هر کسی که در این سایه قرار بگیرد، میتواند خضر را ببیند.
هوش مصنوعی: چهره ما به بستر طرح و آرزو تبدیل شد، به خاطر ضربهای که عشق بر صورت ما زد.
هوش مصنوعی: در خندهای که از دل برنمیخیزد، هیچ لذتی وجود ندارد و غنچهای که بیهوده منتظر نسیم صبح است، بیفایده است.
هوش مصنوعی: اگرچه گردون (فلک) به خواسته ما کاری نکرد، اما ما به دلیل بی نیازیامان، همه چیز را به دید خود مینگریم و حتی اگر در نظر دیگران ناچیز باشد، برای ما ارزشمند است.
هوش مصنوعی: آب زندگی از چشمهای که ناشی از پذیرش و تسلیم است، به دست میآید و هر کسی که به مقام رضایت و خشنودی رسیده باشد، از این آب بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: دست قضا و تقدیر الهی در حمایت و کمک به ماست، و همان دستی که سرنوشت را رقم میزند، بر روی بالهای پرواز ما نقش میزند.
هوش مصنوعی: آیینهاش به خاطر کدورت و زنگار پاک و شفاف نشده است، اما مانند خضر، هر کسی که انتظار آب بقا و زندگی را داشته باشد، به حقیقتی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم از سخنان آینهداران بهرهبرداری کنیم، چون از طوطیها فقط میتوان کلمات شیرین شنید.
هوش مصنوعی: من از فقر و تنگدستی حلاوت و لذتی را پیدا کردهام که تو نمیتوانی از ناز و اشاره خودت به من ببخشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو چو روز دلیل موحدان
وی موی تو چنان چو شب ملحد از لحد
ای من مقدم از همه عشاق، چون تویی
مر حسن را مقدم، چون از کلام قد
مکی به کعبه فخر کند، مصریان به نیل
[...]
ای روی تو چو روز دلیل موحدان
وی موی تو چنان چو شب ملحد از لحد
ای من مقدم از همه عشاق چون تویی
مر حسن را مقدم چون از کلام قد
مکی به کعبه فخر کند مصریان به نیل
[...]
شاهی که روی او چو به مهتاب تاب داد
در گنبد تن از اسباب باب داد
سیماب فضل او چو بشخص عدو رسید
دشمن ز خون سینه بسیماب آب داد
هر روز رزم خنجر او بی کران بود
[...]
مسعود پادشاه جهان کامگار باد
بنیاد دین و دولت او پایدار باد
جاهش به فر و دولت و رایش به نور عدل
گیتی فروز باد و زمانه نگار باد
ای شاه تا بهار و خزانست در جهان
[...]
دولت موافقان تورا جاه و مال داد
گردون مخالفان تو را گوشمال داد
اخترشناس طالع مسعود تو بدید
ما را نشان ز فرّخی ماه و سال داد
بازی است دولت تو که او را خدای عرش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.