تسکین دل به شور محبت نمیشود
این داغ، خوشنمک به قیامت نمیشود
لیلی عنان گسسته به صحرا نهاد روی
تمکین حریف جذب محبت نمیشود
در اشک تلخ نیست کمی دیده مرا
دستم دچار دامن فرصت نمیشود
در کوهسار شورش سیل است بیشتر
اصلاح ما به سنگ ملامت نمیشود
فانوس شمع را نتواند نهفته داشت
چشم حسود پرده شهرت نمیشود
مسند به روی دست سلیمان فکند مور
خواری نصیب اهل قناعت نمیشود
از آرزوست خواب پریشان دل تمام
تا نقش هست آینه خلوت نمیشود
از آب تیغ دانه ما سبز میشود
قطع امید ما به شهادت نمیشود
از تاک زور باده کجی را برون نبرد
هموار بدگهر به نصیحت نمیشود
بیدار گشت سبزه خوابیده از سحاب
از می علاج زنگ کدورت نمیشود
شمعی که دیدههاست سرانجام خامشی
منتپذیر دست حمایت نمیشود
صائب ز خود برآی که حسن سخن، غریب
بیخاکمال وادی غربت نمیشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و ناکامیهای عاشقانه میپردازد. شاعر بیان میکند که تسکین دل با عشق واقعی به دست نمیآید و درد و رنجهای ناشی از عشق عشق را نمیتوان به راحتی فراموش کرد. او به مثالهای مختلفی اشاره میکند که واقعیتهای زندگی و عشق، ناپایدار و دشوارند. همچنین اشاره میکند که برخی از امیدها و آرزوها، مانند خوابهای پریشان، غیرقابل دستیابی هستند و تلاشها برای تغییر اوضاع به نتیجه نمیرسند. در نهایت، شاعر به تنهایی و غربت خود اشاره کرده و میگوید که زیبایی و حسن کلام در دوری و بیحسی گم میشود.
هوش مصنوعی: دل را با عشق نمیتوان آرام کرد؛ این غم و درد، به یادگار باقی میماند و در روز قیامت نیز از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: لیلی بدون هیچ مانعی به دشت رفت و با آرامش برخورد کرد؛ در حالی که کسی که به محبت و عشق جاذبه ندارد، به او جذب نمیشود.
هوش مصنوعی: چشمان من پر از اشک تلخ است و امیدی برای دیدار تو ندارم. دست من به دامن فرصت نمیرسد و نمیتوانم از این لحظه بهرهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: در کوهپایهها، طغیانی از آب و هیجان وجود دارد و ما نمیتوانیم با انتقادات و سنگزنیهای دیگران به بهبود و اصلاح خود دست یابیم.
هوش مصنوعی: چشم حسود نمیتواند بهطور مخفی فانوس شمع را پنهان کند و شهرت نمیتواند زیر پرده بماند.
هوش مصنوعی: مور کوچک در حالی که بر دستان سلیمان نشسته است، از این مقام بهرهمند نمیشود و نصیب کسانی که قناعت دارند، نمیشود. این جمله به این معناست که تنها نشستن در کنار قدرت و ثروت، باعث نفع و سود نمیشود و افراد نیاز دارند که خود به تلاش و قناعت بپردازند تا به دستاوردی برسند.
هوش مصنوعی: تمام خوابهای آشفته دل بر اثر آرزوهاست، تا زمانی که نقش و تصویر در آینهی خلوت نمایان نشود، آرامش حاصل نخواهد شد.
هوش مصنوعی: از آب تیغ دانه، ما جوانه میزنیم و نشان میدهیم که قطع امید ما از شهادت هرگز ممکن نیست.
هوش مصنوعی: اگر از عیوب و زوایای ناپسند یک انسان حمایت کنی و او را نصیحت کنی، تغییر نخواهد کرد؛ همانطور که از تاک نمیتوان میوه کج و معیوب برداشت.
هوش مصنوعی: سبزهای که از باران بیدار شده، تحت تاثیر میباشد و نمیتوان از شر زنگار و کدورت با نوشیدنی درمانی رهایی یافت.
هوش مصنوعی: شمعی که در برابر دیدگان ماست، سرانجام به خاموشی میرسد و از کسی انتظار حمایتی ندارد.
هوش مصنوعی: از خودت خارج شو و دیگران را ببین که زیبایی کلام و سخن، بدون وجود نقص و کاستی در وادی غربت، نمیتواند به تنهایی خود را نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل ساده در قلمرو صورت نمیشود
تا نقش هست آینه خلوت نمیشود
یوسف شد از گواه لباسی عزیزتر
تهمت حریف دامن عصمت نمیشود
ابر تنک نهان نکند آفتاب را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.