اول ثنای عشق فصیحان اداکنند
آری طعام را به نمک ابتدا کنند
نقش مراد طرح به اقبال می دهند
جمعی که تکیه گاه خود از بوریا کنند
ظاهر شود که خلق چه دارند در بساط
در کشوری که یوسف ما رابها کنند
زخم دهان شکوه نمایان نمی شود
مردم به قدر حاجت اگر اکتفا کنند
نتوان میان حسن ومحبت دویی فکند
از هم چگونه شیر وشکر را جدا کنند
باشد به از ملایمت مردم خسیس
اهل کرم درشتی اگر با گدا کنند
عالم حریف دشمنی ما نمی شود
ما را اگر به بیکسی ما رهاکنند
صائب جماعتی که به معنی رسیده اند
تسخیر دل به یک سخن آشناکنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و محبت و نحوه بیان آن است. شاعر آغاز به تحسین عشق میکند و میگوید که همچون طعام که با نمک آغاز میشود، باید عشق را نیز با کلام نیکو آغاز کرد. او به نگاه مردم به یکدیگر اشاره دارد و میگوید که برخی افراد، برای نشان دادن خود، به چیزهای ظاهری تکیه میکنند. شاعر همچنین بر اهمیت محبت و حسن در روابط تأکید میکند و بیان میکند که نمیتوان عشق و محبت را از هم جدا کرد. او به دلیل خاصیت نرمخویی و بزرگواری اهل کرم اشاره کرده و به دشواریهای روابط انسانی و تنهاییهای خود میپردازد. در انتها، شاعر به قدرت کلمات در تسخیر دلها اشاره میکند و بیان میکند که معنای عالی و عمیق میتواند دلها را به دست آورد.
هوش مصنوعی: ابتدا باید درباره عشق صحبت کرد و از آن تعریف کرد. مانند این که در مصرف غذا، معمولاً با نمک شروع میکنیم.
هوش مصنوعی: برخی از افراد که به امید و آرزوهای خود وابسته هستند، در تلاشند تا با خوششناسی به زندگی ادامه دهند، در حالی که آنها اساس و پشتیبانی محکمی ندارند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که انسانها در زندگی چه چیزهایی دارند و چگونه زندگی میکنند، در کشوری که یوسف ما را به قیمت بالایی میخرند، روشن میشود.
هوش مصنوعی: اگر مردم فقط به اندازه نیازشان از چیزها استفاده کنند، مشکلات و زخمها درونشان پنهان میماند و نمایان نمیشود.
هوش مصنوعی: نمیتوان میان زیبایی و محبت فاصلهای ایجاد کرد، همانگونه که نمیتوان شیر و شکر را از هم جدا کرد.
هوش مصنوعی: بهتر است با مردم سختگیر و خسیس خوشرفتار نباشیم، چون انسانهای بخشنده و بزرگوار نیز اگر با گدا و نیازمند برخورد کنند، ممکن است رفتاری تند و نامناسب داشته باشند.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند با دشمنی ما مقابله کند، اگر ما را در تنهایی و بیکسی رها کنند.
هوش مصنوعی: گروهی که به فهم واقعی دست یافتهاند، میتوانند با یک حرف آشنا، دلها را به تسخیر درآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای پیشوای شرع که ایناء روزگار
از بهر دفع ظلم بتو النجا کنند
ارباب فضل ملتزم منّتی شوند
در خدمت تو گر بمثل جان فدا کنند
احوال روزگار از آن شد که بعد ازین
[...]
آنجا که وصف گیری آن دلربا کنند
از مشک اگر کنند حدیثی خطا کنند
گر کام اوست ریختن خون عاشقان
آن به که کامش از دل شیدا روا کنند
بیهوده رنج می برد از دست ما طبیب
[...]
درد دل مرا چو اطبا دوا کنند
درمان درد ما لب لعل شما کنند
بیچارگان شوق که بینند روی او
این بس بود ز دور که او را دعا کنند
شاهان چو در گذار ببینند خسته ای
[...]
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند
دَردَم نهفته بِه ز طبیبانِ مدعی
باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمیکشد
[...]
آنجا که وصف سرو گل اندام ما کنند
جانها به جای جامه به بویش قبا کنند
آنان که یافتند اثر کیمیای «فضل »
مس را به التفات نظر کیمیا کنند
ای خسته ای که بی خبر از درد دوستی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.