گلزار جوش حسن خداداد میزند
باغ از شکوفه موج پریزاد میزند
خون لاله لاله میچکد از تیغ کوهسار
طاوس سر ز بیضه فولاد میزند
چون عندلیب هرکه قدم در چمن گذاشت
بیاختیار بر در فریاد میزند
هر لالهای که سر زند از کوه بیستون
ساغر به طاق ابروی فرهاد میزند
عاشق به هیچ وجه تسلی نمیشود
در وصل عندلیب همان داد میزند
صائب به روی خود در غم باز میکند
هرکس که خنده بر من ناشاد میزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
داغ از حرارت جگرم داد میزند
آتش به سوز سینه من باد میزند
هر لالهای که از جگر سنگ میدمد
دامن به آتش دل فرهاد میزند
از دل نمیرسد نفس عاشقان به لب
[...]
شوقم ز پند بر در فریاد میزند
بر آتش من آب دم از باد میزند
تا افگنی چه ولوله اندر نهاد ما
کآیینه از تو موج پریزاد میزند
از جوی شیر و عشرت خسرو نشان نماند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.