کو سرو قامتی که دل من ز جا برد
زنگ از دلم به یک نگه آشنا برد
عجز وفتادگی است سرانجام سرکشی
چون شعله شد ضعیف به خس التجا برد
خورشید اگر به سایه خود می برد پناه
آزاده هم به بال هما التجا برد
بخت سیاه هم ز هنرور شود جدا
گرتیرگی ز خویش آب بقابرد
نوبت به کس نمی دهد این چرخ سنگدل
سرگشته آن که بار به این آسیا برد
در رهگذار باد فروزد چراغ خویش
آن ساده دل که فیض ز کسب هوا برد
رفتم ز بزم وصل تو صدبار ناامید
یک ره ز روی طنز نگفتی خدا برد
از مال حرص طول امل کم نمی شود
کی پیچ وتاب گنج گهر ز اژدها برد
گر احتیاج اره گذارد به تارکش
غیرت کجا به همچو خودی التجا برد
چین از جبین ما نبرد عیش روزگار
آتش مگر شکستگی از بوریا برد
زین درد جان ستان که مسیحاست عاجزش
صائب مگر به شاه نجف التجا برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس ناامیدی و ضعف انسان در مقابل دشواریهای زندگی است. شاعر با استعارههایی همچون «سرو قامت» و «خورشید» به زیباییها و آرزوها اشاره میکند، اما در عین حال از عجز و سرکشی یاد میکند. زندگی را به دورانی پر از چرخش و ناپایداری تشبیه میکند که هیچ کس را در آن، زمانی نخواهد داد. اشارههایی به نیاز و طلب در زندگی و همچنین نومیدی از رابطههای عاطفی وجود دارد. در انتها، شاعر به آسیبهایی که بر انسانها فرود میآید، اشاره میکند و نشان میدهد که در برابر سختیها، جز پناه بردن به معنویات یا بزرگانی همچون «شاه نجف» چارهای نیست.
هوش مصنوعی: بازیگر خاصی که با زیباییاش، دل مرا از جا کنده و با یک نگاه آشنا، غم و نگرانیام را از بین برد.
هوش مصنوعی: نتیجه ی سرکشی و نافرمانی در نهایت به ناتوانی و ضعف میانجامد، مانند شعلهای که در نهایت کمنور میشود و به خاکستر پناه میبرد.
هوش مصنوعی: اگر خورشید در سایهاش پناه میگیرد، انسانهای آزاد هم به نشانه پرندۀ هما پناه میبرند.
هوش مصنوعی: اگر بخت بدی هم داری، با هنر و مهارت میتوانی آن را تغییر دهی، زیرا اگر تاریکی در درونت باشد، قدرت پاکسازی آن را داری.
هوش مصنوعی: این دنیا به کسی رحم نمیکند و فرصتی به کسی نمیدهد. در این جا، کسانی که زحمت میکشند و بار سنگینی را به دوش میکشند، همیشه مشکل دارند و از درد و رنج دور نمیشوند.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، آن فرد بیآلایش و سادهدل که از تلاش و کوشش خود بهره میبرد، به روشنایی و موفقیت میرسد، حتی اگر در شرایط دشواری باشد.
هوش مصنوعی: من بارها از مراسم وصال تو ناامید بیرون رفتم، اما تو یکبار با شوخی سخنی نگفتی که خدا تو را ببرد.
هوش مصنوعی: از ثروت و دارایی نباید به طمع و آرزوهای بیپایان دل بستی، چون هیچ چیز نمیتواند از عاقبتهای بد و خطرات جلوگیری کند. دنیا پر از پیچ و خمهای خطرناک است که ممکن است دارایی تو را در معرض تهدید قرار دهد.
هوش مصنوعی: اگر نیاز به سلاحی باشد، غیرت به تاریکی نمیرود و به چنین فردی هیچ گاه متوسل نمیشود.
هوش مصنوعی: هرچند که زندگی ممکن است لذتهایی را به ما بدهد، اما این لذتها به خاطر دشواریها و مشکلاتی که داریم، تحت تأثیر قرار میگیرند. زندگی خوب و خوشبختی ما میتواند به راحتی با چالشها و ناملایمات دچار اختلال شود.
هوش مصنوعی: از این درد جانکاه که به عیسی مسیح شباهت دارد، صائب جز به پناهگاه حضرت علی (در نجف) نمیتواند پناه ببرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بویی که از بهار نسیم صبا برد
گویی همی ز طره دلار ما برد
شمشاد طوق فاخته گردد بکوهسار
خلخال لاله کبک دری را عطا برد
باشد صواب باده، چو از ناف یاسمین
[...]
کو قاصدی که نامه به باد صبا برد
تا گردم از قلمرو بال هما برد
هرکس به روی ما در چاک قفس گشود
پیش دلش تبسم گل التجا برد
یکچند هم به رغم فلک بیوفا شویم
[...]
خاکستری نماند ز ما تا هوا برد
دیگر کسی چه صرفه ز تاراج ما برد
نقش مراد مفت حریفی کزین بساط
چون شعله رنگ بازد و داغ وفا برد
آسوده جبههای که درین معبد هوس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.