نقاب چهره چو آن زلف مشکفام کند
صباح آینه را تیره تر ز شام کند
مرا ز دام رهاکن که آن شکسته پرم
که کار ناخنه بالم به چشم دام کند
ز بال فاخته سرو تو سایبان دارد
به هر طرف که چو آب روان خرام کند
امیدوار چنانم که عشق زخم مرا
رفو به رشته آن زلف مشکفام کند
بلند بخت حریفی که همچو شیشه می
سر اطاعت خود وقف خط جام کند
چو شانه گر دل صد چاک صد زبان گردد
به زلف او نتواند سخن تمام کند
توان به شب رخ راز نهان در او دیدن
جلای آینه خاطری که جام کند
فسون غیر زبان تواضعش بسته است
مگر به گوشه ابروبه من سلام کند
فتاده ام به زبانها چوشعر عام پسند
سزای آن که چو عنقا تلاش نام کند
تن چو سیم ازان چاک پیرهن منما
مباد بوالهوسی آرزوی خام کند
به خوان عفو نه آن شکرین مذاقم من
که تلخ کام مرا زهر انتقام کند
سترد نام مرا صائب از صحیفه دل
خدای را کسی این ظلم را چه نام کند
تلاش نام کند هر که در این جهان صائب
سخن ز مدح ظفرخان نیکنام کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق خود میپردازد و احساسات خود را درباره عشق و آرزوهایش بیان میکند. او از قدرت چهره و زلف معشوق سخن میگوید که میتواند صبح را شب کند و او را در دام عشق گرفتار کرده است. شاعر امیدوار است که زخمهایش از عشق بهبود یابد و به زیبایی معشوق اشاره دارد که همچون سایبانی برای اوست. همچنین، او به محدودیتهای زبان و بیان احساسات در برابر زیبایی معشوق اشاره میکند و از دشواریهای عشق و انتقام نیز سخن به میان میآورد. در نهایت، شاعر حسرت به نام و یاد خود دارد و از ظلمی که در دنیا وجود دارد، شکایت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهات چون زلفهای مشکی زیبا میشود، نور روز را به شدت تحتالشعاع قرار میدهد و آینه را تاریکتر از شب میکند.
هوش مصنوعی: مرا از این تله و دام رها کن؛ چرا که بال شکستهام به گونهای است که ناخنهایم ممکن است به چشمان تله آسیب برساند.
هوش مصنوعی: سرو تو مثل سایهای باعظمت است که فاخته بر روی آن نشسته و در هر جهتی که برود، همچون آب جاری، زیبایی و آرامش را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: من به قدری امیدوارم که عشق بتواند زخمهایم را با آن زلفهای مشکینش ترمیم کند.
هوش مصنوعی: شخصی که از نعمتهای خود به خوبی بهره میبرد و با تواضع و احترام به دیگران رفتار میکند، به مانند شیشهای است که از هر گونه خدشه و آسیب در امان است و میتواند به راحتی در برابر چالشها مقاومت کند.
هوش مصنوعی: اگر دل مانند شانهای پر از ترک و آسیب باشد، باز هم در برابر زلف او نمیتواند به طور کامل و درست سخن بگوید.
هوش مصنوعی: میتوان در شب، رازهای پنهان او را مشاهده کرد، مانند درخشندگی آینهای که یاد و خاطرهای را با خود میآورد.
هوش مصنوعی: جز زبان تواضع، هیچ عامل دیگری نمیتواند بر این محبت تاثیر بگذارد، مگر اینکه با یک حرکت جزئی ابرو به من سلام کند.
هوش مصنوعی: من به زبانی مشهور شدم، چون شعرم مورد پسند عموم است، و این نتیجهاش برای من شایسته است چون مانند پرندهی افسانهای عنقا به دنبال نام و آوازهام.
هوش مصنوعی: بدن مانند نخی است که از پارچهی لباس بیرون آمده، پس نگذار که آرزوهای ناپخته و بیپایه تو را دچار هوسی و بیخودی کند.
هوش مصنوعی: من به سفرهی بخشش احتیاج دارم، نه به آن شیرینیای که مرا به تلخی و حلاوت انتقام دچار میکند.
هوش مصنوعی: کسی نام مرا از دل خدا به کلی محو کرده است، این بیعدالتی را چه باید نامید؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا تلاش کند، نامش را مینویسند و اگر کسی درباره پیروزی و ویژگیهای نیک یک مرد بزرگ سخن بگوید، کارش شایسته تحسین خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تویی که صبح عدو هیبت تو شام کند
امور ملک مثال تو با نظام کند
زصبح تیغ تو روشن ترست و هیبت او
حیات حاسد تو تیره تر زشام کند
عنایت فلکی نزد تو مقیم شود
[...]
چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند
ز بیم طعنه، به هرکس رسد سلام کند!
خیال وصل تو در خاطر است خلقی را
کسی ملاحظه خاطر کدام کند؟
ز دیدن تو دلم یافت لذّتی که فلک
[...]
اسیر عشقم و هر کس مرا غلام کند
به گوش حلقهام از حلقههای دام کند
چه بخت بی اثرست این که جزو ناری من
دمیکه شعله کشد کار پخته خام کند
چرا نگرید بلبل که بیوفائی دهر
[...]
به هر چمن قد موزون او خرام کند
ز طوق فاختگان سرو چشم وام کند
نوشته نام مرا بر کنار نامه غیر
کس این توجه بیجای را چه نام کند
خط سیاه دل از تیغ رو نگرداند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.