به زیر چرخ دل شادمان نمیباشد
گل شکفته درین بوستان نمیباشد
خروش سیل حوادث بلند میگوید
که خواب امن درین خاکدان نمیباشد
مخور ز سادهدلیها فریب صبح نشاط
که هیچ مغز درین استخوان نمیباشد
به هرکه مینگرم همچو غنچه دلتنگ است
مگر نسیم درین گلستان نمیباشد؟
دلیل رفتن دلهاست آه دردآلود
غبار بیخبر کاروان نمیباشد
دلی که نیست خراشی در او زمینگیر است
زری که سکه ندارد روان نمیباشد
به طاقت دل آزرده اعتماد مکن
که تیر آه به حکم کمان نمیباشد
کناره کردن از افتادگان مروت نیست
کسی به سایه خود سرگردان نمیباشد
مکن کناره ز عاشق که زود چیده شود
گلی که در نظر باغبان نمیباشد
به یک قرار بود آب چون گهر گردد
بهار زندهدلان را خزان نمیباشد
به گنجهای گهر ماه مصر ارزان است
به هر بها که بودمی گران نمیباشد
قدم ز میکده بیرون منه که جز خط جام
خط مسلمیی در جهان نمیباشد
گرانتر است به دیوان حشر میزانش
به هرکه سنگ ملامت گران نمیباشد
به چشم زندهدلان خوشتر است خلوت گور
ز خانهای که در او میهمان نمیباشد
شکسته رنگی ما نامهای است واکرده
چه شد که شکوه ما را زبان نمیباشد
هزار بلبل اگر در چمن شود پیدا
یکی چو صائب آتش زبان نمیباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تیرهروزی و ناراحتیهای زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که دل شاد و خوشبختی در دنیای امروز وجود ندارد. او از حوادث تلخی که به صورت سیل جاری میشود سخن میگوید و میگوید که خواب و آرامش در این دنیا وجود ندارد. با اشاره به دلهای غمگین، او نگران فریبندگی ظواهر خوشبختی است و میگوید که در پس این ظواهر، حقیقتی تلخ نهفته است.
شاعر همچنین میگوید که دلهایی که آسیب نبینند، در حقیقت در جا مانده و زندگی نمیکنند. او از رابطه با دیگران و توجه به عاشقان سخن میگوید و این نکته را مطرح میکند که دوستی و محبت نباید کنار گذاشته شود. در نهایت، او به زیباییهای عشق و اهمیت میکده اشاره دارد و تأکید میکند که در زندگی چیزهایی باارزشتر از مادیات وجود دارد و باید به دنبال آنها بود.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان، دل شاد نیست و گلی که در این باغ شکفته، خوشحال نیست.
هوش مصنوعی: صدای بلند حوادث و رویدادها به ما میگوید که در این جهان خاکی، نمیتوان به آرامش و امن بودن خوابید.
هوش مصنوعی: به سادگی و بیتوجهی دیگران فریب نخور، زیرا هیچ چیز مغزی در این ظاهر شاداب و نشاطآور وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینم، مانند غنچهای ناراحت و دلگیر است. شاید در این باغ خوشبو نسیم و آرامش وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: دلها به خاطر رنج و اندوهی که احساس میکنند، در حال رفتن و دور شدن هستند و غبار و گرد و غبار بر روی کاروانی که بیخبر از این درد است، نشانهای از این وضعیت است.
هوش مصنوعی: دلهایی که هیچگونه آسیب یا حزنی را تجربه نکردهاند، به نوعی در حالت رکود و بیتحرکی قرار دارند. همچنین، گنجهایی که در خود سکهای ندارند، نمیتوانند به راحتی جریان پیدا کنند و به حرکت درآیند.
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده و به دل شکستهات تکیه نکن، چون تیر درد و غم هرگز بهطور دقیق و حسابشده نمیزند.
هوش مصنوعی: کنار گذاشتن افرادی که به نوعی دچار مشکل یا ضعف هستند، نشان از بیرحمی و ناپختگی شخص است. هیچ کس نمیتواند به راحتی از کسی که در سختی است، دوری کند و او را فراموش کند.
هوش مصنوعی: از عاشق فاصله نگیری که گلی که به چشم باغبان نمیآید، بزودی چیده خواهد شد.
هوش مصنوعی: در یک توافق قرار بود که آب همانند مروارید شود، بهار همیشه برای افراد خوشدل وجود دارد و خزان نمیتواند به آنها آسیب برساند.
هوش مصنوعی: گنجهای گرانبهای ماه مصر به هر قیمتی هم که باشد، از ارزش کمتری برخوردار است.
هوش مصنوعی: قدم از میکده بیرون نگذار، زیرا در دنیا هیچ چیز حقیقی و مطمئنی جز تصویر و نشانی که از شراب در دست داری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، ارزش هر شخص به میزان عذابی است که تحمل کردهاند. اگر کسی به خاطر بهانههای دیگر یا ملامتها احساس سنگینی نکند، در حقیقت از نظر ارزش دیگران را نمیتواند تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: چشم افراد زنده و با روح، خلوتی در قبرستان را بیشتر از خانهای ترجیح میدهد که در آن هیچ مهمانی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: نامهای به رنگ غم و اندوه ما باز شده است و این سؤال پیش میآید که چرا از درد و شکوه ما هیچکس نمیتواند صحبت کند.
هوش مصنوعی: اگر هزاران بلبل در باغ بر سرسبزی و زیبایی آواز بخوانند، اما یکی از آنها مانند صائب با تند و تیزگویی و آتشین، نتواند سخن بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به راز عشق زبان در میان نمیباشد
زبان ببند که آنجا بیان نمیباشد
میان عاشق و معشوق یک کرشمه بس است
بیان حال به کام و زبان نمیباشد
دل رمیدهٔ من زخم دار صید گهیست
[...]
دلی که نیست حزین شادمان نمی باشد
گر اینچنین نبود آنچنان نمی باشد
ز حادثات اگر خواهی ایمنی بگریز
به کشوری که در او آسمان نمی باشد
چه مایه نفع که از نقد عمر برگیرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.