چه غم ز سینه به یاد وصال برخیزد؟
چه تشنگی به سراب از سفال برخیزد؟
ز آب، سبزه خوابیده می شود بیدار
ز دل به باده چه زنگ ملال برخیزد؟
ز پای تا ننشیند سپهر ممکن نیست
که زنگ از آینه ماه و سال برخیزد
ز داغ کعبه سیاهی نمی فتد هرگز
ز دل چگونه غبار ملال برخیزد؟
مرا ازان لب میگون به بوسه ای دریاب
که از دلم غم روز سؤال برخیزد
به شبنمی است مرا رشک در بساط چمن
که پیش ازان که شود پایمال برخیزد
ز بار عشق قد هرکه چون کمان گردید
ز خاک تیره به نور هلال برخیزد
ز آب شور شود داغ تشنگی ناسور
کجا به مال ز دل حرص مال برخیزد؟
ترا ز اهل کمال آن زمان حساب کنند
که از دل تو غرور کمال برخیزد
غبار چهره عاصی که سیل عاجز اوست
به قطره عرق انفعال برخیزد
ز قیل و قال، غباری که بر دل است مرا
مگر به خامشی اهل حال برخیزد
مشو به صافی عیش ایمن از کدورت غم
که این غبار ز آب زلال برخیزد
گذشتم از سر گردون به عاجزی، غافل
که سبزه گرچه شود پایمال، برخیزد
ز صد هزار سخنور که در جهان آید
یکی چو صائب شوریده حال برخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عواطف و احساسات انسانی میپردازد و اشاره به غم و درد دلی دارد که ناشی از جدایی و دوری از معشوق است. شاعر به تصویرسازی از طبیعت و زندگی میپردازد و میگوید که چگونه از دل انسان عشق، هجران و غم به وجود میآید. همچنین به مفهوم گذرا بودن زندگی و زوال میپردازد و به اهمیت لحظات و زیباییهای طبیعی اشاره میکند. در نهایت، شاعر از تقدیر و بیداری انسانی صحبت میکند و اینکه گاهی برای ترک غم و احیای زندگی لازم است به عمیقترین احساسات دل دست یابیم.
هوش مصنوعی: اصلاً چرا باید در دل غم داشته باشیم وقتی به یاد وصال محبوب برمیخیزیم؟ چه امیدی به رفع تشنگی از سراب میتواند وجود داشته باشد؟
هوش مصنوعی: از آب، سبزه بیدار میشود و زندگی میگیرد. از عمق دل و با نوشیدن شراب، چه غمی میتواند برطرف شود؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که پای دراز نشود، آسمان نمیتواند زنگار از چشمههای زمان و ماه را پاک کند.
هوش مصنوعی: از درد و غم کعبه، سیاهی و تاریکی هرگز از بین نمیرود. حالا چطور میتوان از دل غبار و افسردگی را زدود؟
هوش مصنوعی: من را با یک بوسه از آن لبهای خوشرنگت نجات بده، تا اینکه غم روز حساب در دلم برداشته شود.
هوش مصنوعی: من به خاطر شبنمهایی که روی چمن نشستهاند حسادت میکنم، چرا که قبل از اینکه چمن پایمال شود، این شبنمها بلند میشوند و از بین میروند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر عشق همچون کمان خم شود، از خاک تیره برمیخیزد و به نور هلال میرسد.
هوش مصنوعی: از آبی که شور است، عذاب تشنگی به شدت حس میشود. در اینجا میپرسد که این دل حریص به چه دلیل از محبت و خواستههای مادی فاصله میگیرد؟
هوش مصنوعی: تو را از اهل کمال به حساب میآورند زمانی که از قلبت احساس برتری و کمال برخیزد.
هوش مصنوعی: غبار روی چهره فرد سرکش و نافرمان، که به وسیله سیل ناکامیهای او حاصل شده است، با یک قطره عرق ناشی از انفعال و بیحالی، میتواند به بالا برود و نمایان شود.
هوش مصنوعی: از بحث و جدل، غباری بر دلم نشسته است که فقط با سکوت و آرامش عارفان میتوانم از آن رهایی یابم.
هوش مصنوعی: به شادی و خوشی روی نیاور که از غم و اندوه دور باشی، زیرا حتی آب زلال هم ممکن است گرد و غبار را به خود بگیرد.
هوش مصنوعی: از دشواریها و مشکلات عبور کردم، غافل از این که حتی اگر گیاهان زیر پا بروند، دوباره رشد میکنند.
هوش مصنوعی: از میان صد هزار سخنسرای موجود در دنیا، فقط یک نفر مانند صائب، که حال و هوای خاصی دارد، پا به عرصه وجود میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.