نفس به سینه ام از اضطراب می سوزد
چنان که تیر شهاب از شتاب می سوزد
ز قید عقل در اقلیم عشق فارغ باش
که سایه در قدم آفتاب می سوزد
طراوت تو کند سبز تخم سوخته را
خوش آن کتان که درین ماهتاب می سوزد
ز خون سوختگان عشق مجلس افروزست
چراغ شعله به اشک کباب می سوزد
گلی که گریه گرم من است میرابش
ز شبنمش جگر آفتاب می سوزد
ازان زمان که لب از خون گرم من تر کرد
هنوز در جگر تیغ آب می سوزد
چنان که شهپر عقل از شراب آتشناک
ز آفتاب رخ او نقاب می سوزد
مرا جدایی او سوخت، وقت شبنم خوش
که در مشاهده آفتاب می سوزد
اگرچه در دل دریاست جای من صائب
ز تشنگی جگرم چون سراب می سوزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف احساسات عمیق و دردناک عشق میپردازد. شاعر از اضطراب و سوزشی که در دل دارد سخن میگوید، همانند سوزش تیر شهاب. او توصیه میکند که از قید عقل در عشق رها شویم، زیرا عشق مانند آفتاب، سایهها را میسوزاند. عشق باعث شعلهور شدن دلهای سوخته میشود و گریه شاعر در واقع مقدمهای برای انتقال احساسات عمیق و سوزان اوست. هر تصویر و استعاره، نشاندهنده دلتنگی و جدایی است که شاعر احساس میکند و در نهایت، با وجود اینکه در دل او دریا وجود دارد، از تشنگی میسوزد. شعر به زیبایی تنهایی و نیاز به معشوق را در کلامی عاطفی و تصویری بیان میکند.
هوش مصنوعی: اضطراب و نگرانی به درونم آسیب میزند، به گونهای که مانند تیر شهابی که با سرعت زیاد و حرارت در آسمان حرکت میکند، میسوزد و میسوزاند.
هوش مصنوعی: از محدودیتهای فکر در دنیای عشق رها باش، زیرا سایه زیر نور آفتاب میسوزد.
هوش مصنوعی: شما با زیبایی و طراوت خود باعث شکوفایی و زندگیبخشی به دانههای خشک و سوخته میشوید، مانند پارچهای که در زیر نور ملایم ماه در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: عشق، با جانهای سوخته و رنجکشیده، جشنی را روشن کرده است. شعلههای آتش به خاطر اشکهای رنج و عواطف عمیق انسانها میسوزد.
هوش مصنوعی: گلی که در دل من به خاطر اشکم میروید، از شبنمهایش به قدری لطیف است که خورشید، آن را میسوزاند.
هوش مصنوعی: از آن زمان که لبش به خون من تماس پیدا کرد، هنوز در قلبم زخم تیغی وجود دارد که همچنان میسوزد.
هوش مصنوعی: فکر و اندیشه مانند بالی است که از شراب داغ و سوزان به غایت میسوزد و زیبایی چهره او را میپوشاند.
هوش مصنوعی: دوری او مرا به سوز و گداز انداخته است، مثل شبنم که در خورشید میسوزد و به زودی از بین میرود.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در دریا جای دارم، اما دل من از شدت تشنگی مانند سراب میسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه گرمی است که در سر شراب می سوزد
چه آتش است که در دیده خواب می سوزد
کسی که برق محبت در او زند آتش
ز تاب سایهٔ او آفتاب می سوزد
کنون که آتش می جمع شد به آتش حسن
[...]
دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد
گهی ز صبر و گه از اضطراب می سوزد
به خوابم آمد و پنهان زد آتشی به دلم
چراغ بخت اسیران به خواب می سوزد
نهفته در بغل موج عکس روی تو را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.