گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

مرا دل از قد خم زنگ ناک می گردد

ز صیقل آینه هرچند پاک می گردد

بود ز جانوران پاک هرچه زنده بود

بغیر نفس که چون مرد، پاک می گردد

بغل گشاده بهشت آیدش به استقبال

ز درد فقر دل هرکه چاک می گردد

ز خلق خوش چه عجب گر ملک شود آدم؟

که خون ز مشک شدن نیز پاک می گردد

برآورد ز گریبان چرخ سر صائب

سری که در قدم عشق تو خاک می گردد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode