تا نهال تو قدر از گلشن تقدیر کشید
سرو را فاخته از طوق به زنجیر کشید
هرگز از سیل گرانسنگ، عمارت نکشد
آنچه ویرانه ام از منت تعمیر کشید
عشق خوش سهل برآورد مرا از دو جهان
نتوان موی چنین از قدح شیر کشید
نتوانست دل سخت ترا نرم کند
آه گرمم که گلاب از گل تصویر کشید
قدم راست روان خضر ره توفیق است
سر چو پیکان نتوان از قدم تیر کشید
بالش از دامن حوران بهشتی نکند
خواب ما بس که پریشانی تعبیر کشید
در خم زلف گرهگیر تو عاجز شده است
دل صائب که عنان از کف تقدیر کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی به احساسات عمیق و تأثیرات عشق پرداخته است. شاعر میگوید که حتی در سختترین شرایط، عشق و تقدیر میتوانند تأثیرگذار باشند و زخمهای دل را التیام بخشند. او از قدرت عشق که او را از دو جهان جدا میکند سخن میگوید و تأکید میکند که هیچ چیز قادر به نرم کردن دلهای سخت نیست. در نهایت، شاعر به تصورات و خوابهای پریشان خود اشاره میکند که تحت تأثیر زیبایی و غفلت در عشق شکل گرفتهاند. شعر به طور کلی به تضادها و چالشهای عشق میپردازد و نشاندهنده دغدغههای انسانی است.
هوش مصنوعی: زمانی که درخت تو به اندازه و قد مناسب رسید، بلبل به خاطر زیباییاش، سرو را به زنجیر کشید.
هوش مصنوعی: هرگز ساختمان مستحکمی نمیتواند از سیل ویرانگر نجات یابد، اگرچه آنچه که ویران شده، با تلاش فراوان بازسازی شده باشد.
هوش مصنوعی: عشق شیرین و آسان مرا از این دو جهان جدا کرده است، اما نمیتوان با این دو دست، موهای خود را از جام شیر بیرون کشید.
هوش مصنوعی: آه سوزان من نتوانست دل سخت تو را نرم کند، حتی گلی که از آن عطر و زیبایی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر قدمهایت با درستی و از روی آگاهی برداشته شود، مانند خضر راهگشای تو خواهد بود. اما اگر سر و فکر تو آشفته باشد، نمیتوانی به اهداف خود برسید و مانند تیر از کمان دور خواهی شد.
هوش مصنوعی: سرخواستن بر روی بالش حوران بهشتی نمیتواند خوابهای ما را آرام کند، زیرا افکار و نگرانیهای ما بیش از حد پراکنده و آشفته است.
هوش مصنوعی: دل صائب در برابر زلف گرهدار تو ناتوان شده است، زیرا تقدیر از کنترل او خارج شده و به سمتی دیگر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سالها قد تو را خامهٔ تقدیر کشید
قامتت بود قیامت که چنین دیر کشید
خواست رخسار تو با زلف گره گیر کشد
فکرها کرد که باید به چه تدبیر کشید
مدتی چند بپیچید به خود و آخر کار
[...]
نصرت السلطنه دیوان عدالت را میر
صله شعر من از چیست به تأخیر کشید
از چه شه زاده حاکم صله شعر مرا
جزو اشرار قراداغ به زنجیر کشید
وعده وصل بد آیا که به تأخیر افتاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.