دعوی عشق ز هر بوالهوسی میآید
دست بر سر زدن از هر مگسی میآید
اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه
سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی میآید
از دل خسته من گر خبری میگیری
برسان آینه را تا نفسی میآید
زاهد از صید دل عام نشاطی دارد
عنکبوتی ز شکار مگسی میآید
چه شتاب است که ایام بهاران دارد
که ز هر غنچه صدای جرسی میآید
تند شد بوی دل سوخته مشتاقان
میتوان یافت که آتشنفسی میآید
ای سپند از لب خود مُهر خموشی بردار
که عجب آتش فریادرسی میآید
چه بود عالم ایجاد، که صحرای جنون
از دل تنگ به چشمم قفسی میآید
صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت
«مژده ای دل که مسیحانفسی میآید»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و احساسات عمیق انسانی میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق از دلهای بیتاب و شگفتیها میجوشد و از همه جا میتواند به دلها بیاید. او به سوداگری دل و محبت اشاره دارد و میگوید که هر کس میتواند گوهری از عشق به دست آورد، اما این عشق واقعی و عمیق است که ارزشمند است. در ادامه، شاعر به دل خستهاش اشاره میکند و از کسی میخواهد که خبر او را بگیرد و او را یاری دهد. همچنین، به تیرهدلی زاهدان و دوریاش از عشق میپردازد و به آرزوی دلهای مشتاق و بوی آتش اشاره میکند. در پایان، با اشاره به غزلی از حافظ، نوید میدهد که مسیحای عشق به زودی خواهد آمد. کل شعر به جستجوی عشق و زیبایی در زندگی و امید به بهبود و تجدید حیات میپردازد.
هوش مصنوعی: عشق واقعی از دل های بیهوده و superficial برنمیخیزد و کسانی که فقط به ظاهر میپردازند، نمیتوانند به عمیقترین احساسات دست یابند.
هوش مصنوعی: او کسی است که توانایی این را دارد که الماس و جواهر را از عمق دریا بیرون بیاورد. در غیر این صورت، همهی آدمها در این دریا فقط با چیزهای بیارزش و ناچیزی مثل خار و گل سر و کار دارند.
هوش مصنوعی: اگر از حال دل آشفتهام باخبر شو، آینه را برایم بیاور تا وقتی نفس میکشم، خودم را ببینم.
هوش مصنوعی: در اینجا زاهد، که به اخلاق و پرهیزکاری مشهور است، از شکار قلبهای مردم لذتی میبرد، همانگونه که عنکبوت از به دام انداختن مگس لذت میبرد. به نوعی، هر دو در پی هدف خود هستند و از موفقیتهایشان خوشحال میشوند.
هوش مصنوعی: چه شتاب و شوقی در روزهای بهار وجود دارد که هر غنچهای صدای زندگی و سرزندگی را به گوش میرساند.
هوش مصنوعی: بوی سوختگی دلهای مشتاق به این زودیها در فضا حس میشود و نشانهای از شور و شوقی در حال ظهور است.
هوش مصنوعی: ای خوشبو، از لب خود نشانهای از سکوت بردار، چرا که آتش مددکار عجیبی در راه است.
هوش مصنوعی: درک من از این دنیا به حدی محدود است که دنیای بزرگ و گستردهای که باید ببینم، به نظرم به شکل یک قفس تنگ و دلگیر میآید.
هوش مصنوعی: خوشحالی کن، ای دل، چرا که نجاتدهندهای به سوی ما میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس
[...]
باز ازین راه صدای جرسی میآید
گویی از منزل معشوق کسی میآید
دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد
همدمی میرسد و همنفسی میآید
چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور
[...]
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که زانفاس خوشش بوی کسی می آید
مژده ای دل که مسیحانفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی میآید
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
[...]
از دم باد صبا بوی کسی میآید
من و فریاد که فریادرسی میآید
خیزد از ما چه درین دام که بییاری عشق
کی ز سیمرغ تلاش مگسی میآید
کار عشاق تو در عشق همین سوختنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.