بی خبر از در من یار مگر باز آید
ور نه آن صبر که دارد که خبر باز آید؟
در تماشای تو از کار دل خونشده ام
نه چنان رفت که دیگر ز سفر باز آید
زان خوشم با دل صد چاک که آن سرو روان
هر نفس در دلم از راه دگر باز آید
شادی قافله مصر به گردش نرسد
هرکه را چون تو عزیزی ز سفر باز آید
نشود پیش شکر خنده من صبح سفید
گر به آغوش من آن تنگ شکر باز آید
استخوانش به هما شهپر اقبال دهد
کشته ای را که خدنگ تو به سر باز آید
دل به فکر تن افسرده کجا می افتد؟
به چه امید به این سنگ شرر باز آید؟
هست امید که برگردد ازان چهره نگاه
شبنم از چشمه خورشید اگر باز آید
سفر نکهت گل را نبود برگشتن
از دل رفته محال است خبر باز آید
باده شب نربوده است چنان صائب را
که به خود از نفس سرد سحر باز آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره انتظار و longing برای یار است. شاعر از درد فراق و نبودن معشوق سخن میگوید و احساس میکند که در نبود او، تحمل و صبرش نیز به پایان میرسد. او از تماشای محبوبش لذت میبرد و همزمان از زخمهای دلش میگوید. در این انتظار، امید دارد که محبوب دوباره به او بازگردد و زندگیاش را شاد کند. شاعر همچنین به زیباییها و لذتهای زندگی اشاره میکند و بیان میکند که در غیاب محبوب، هیچ چیزی برایش ارزشمند نیست. در نهایت، شعر نشاندهندهی احساسات عمیق و ناامیدی شاعر در این انتظار است.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است یار بدون اینکه از درد درون من خبر داشته باشد، دوباره برگردد؟ اگر نه، آن صبری که در دل دارم، چه فایدهای دارد اگر خبری از او نرسد؟
هوش مصنوعی: در دیدن تو، دل من به شدت آزرده و خونی شده است و چنین نیست که پس از این تجربه، بتوانم دوباره به حالت قبلی خود برگردم.
هوش مصنوعی: از آن خوشحالم که با دل پر درد و زخمهای فراوان، هر لحظه یاد آن سرو زیبا در دل من تازه میشود و گویا او به گونهای دیگر به درونم باز میگردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند تو عزیز و محترم باشد، وقتی از سفر برمیگردد، دیگر هیچ شادی و خوشحالی برای قافله مصر باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: اگر دوباره آن تنِ شیرین به آغوش من بازگردد، صبح سپید نمیتواند از شکر دندانهای من بخندد.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که در صورتی که یک نفر به سرنوشت نیک و خوبی دچار شود، حتی اگر در ابتدا شرایطش سخت و ناگوار باشد، در نهایت به موفقیت و پیروزی دست مییابد. آن کسی که در زندگی با چالشها و مشکلات مواجه شده است، اگر تلاش کند و ایمان داشته باشد، میتواند به مقام و جایگاهی دست یابد که شایستهاش است.
هوش مصنوعی: دل که احساسات و تفکراتش تحت فشار و ناراحتی قرار دارد، به کجا میتواند فکر کند؟ با چه امیدی و به چه انگیزهای میتواند دوباره به زندگی و شادی بازگردد؟
هوش مصنوعی: امید دارم که روزی نگاه خنک و مرطوب شبنم دوباره از چشمه خورشید بازگردد و به من الهام بخشد.
هوش مصنوعی: سفر کردن و بهرهمندی از زیباییهای گل، امکان برگشتن به حالتی که دل از آن رفته، وجود ندارد و این خبر بازگشتی نمیآید.
هوش مصنوعی: شراب شب چنان صائب را در خود غرق کرده است که او به خاطر نفس سرد صبح نمیتواند به خود بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به سر من اگر آن طرفه پسر باز آید
عمر من هر چه برفته ست ز سر باز آید
زو نبودم به نظر قانع و می کردم ناز
کار من کاش کنون هم به نظر باز آید
ماه من رفت که از حسن به شکلی دگر است
[...]
هر کرا چون تو پریزاده ز در باز آید
به سرش سایهٔ اقبال و ظفر باز آید
کور اگر خاک سر کوی تو درد دیده کشد
هیچ شک نیست که نورش به بصر باز آید
کافر، از بهر چنین بت که تویی؛ نیست عجب
[...]
باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید
عالمی را هوس رفته ز سر باز آید
گفتمش: عاقبت از مهر تو باز آرم دل
زیر لب خنده زنان گفت: اگر باز آید
گل بدینگونه که از شرم تو بگریخت ز باغ
[...]
عمر بگذشت بدو سال اگر باز آید
دل گم گشته در آن زلف دگر باز آید
دل و جان را بفرستیم به استقبالش
چون مه چارده ما ز سفر باز آید
دیده روشن شود از رایحه پیرهنش
[...]
هر زمان غره شوال ز در بازآید
فال نیکی است که از دور قمر بازآید
عید باز آمد و ماه رمضان رفت ولیک
آمده باز رود رفته ز در بازآید
عادت روزه بر این است که چون شد به سفر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.