از قضا چشم سیاه تو به یادم آمد
قدر انداز نگاه تو به یادم آمد
ترکش تیر جگردوز قضا را دیدم
صف مژگان سیاه تو به یادم آمد
به دل ساده خود راه نگاهم افتاد
صفحه روی چو ماه تو به یادم آمد
برق را دست و گریبان گیاهی دیدم
بیگنه سوز نگاه تو به یادم آمد
عندلیبی به سر شاخ گلی می لرزید
جنبش پر کلاه تو به یادم آمد
موی پر پیچ و خمی بر سر آتش دیدم
زلف خورشید پناه تو به یادم آمد
صائب از جلوه برقی که به خرمن افتاد
سینه پردازی آه تو به یادم آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به یادآوری زیباییها و ویژگیهای چشمان سیاه و نگاه معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تشبیهات مختلف، احساسات عمیق و خاطرات شیرینش را از محبوبش به تصویر میکشد. تصاویر مرتبط با طبیعت و زیباییهای آن، همچون شاخ گل، روشنایی و آتش، به تداعی یادهای عاشقانه و جاذبههای معشوق کمک میکند. در نهایت، این شعر عواطف و احساسات عاشقانه را به خوبی بیان میکند.
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی یاد چشمان سیاه تو برایم زنده شد و ارزش نگاه تو در ذهنم تداعی شد.
هوش مصنوعی: وقتی تیر بیرحمی سرنوشت را دیدم، به یاد صف زیبا و مژههای سیاه تو افتادم.
هوش مصنوعی: به دل سادهام، ناگهان نگاه بیاختیار به تصویری افتاد که مانند ماه زیبا بود و به یاد تو افتادم.
هوش مصنوعی: در درختی بیگناه، نوری را مشاهده کردم که یاد نگاه تو را در ذهنم زنده کرد.
هوش مصنوعی: پرندهای در حال آویزان شدن از شاخه یک گل بود و حرکات زیبای تو ناگهان به یادم آمد.
هوش مصنوعی: موهای پرپیچ و خم و زیبایی را در کنار آتش دیدم و به یادم آمد که زلف خورشید، پناه تو بود.
هوش مصنوعی: صائب با دیدن برق نوری که بر روی کاه و خرمن افتاد، یادم افتاد که چقدر دلتنگ تو هستم و سینهام پر از آه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شام شد زلف سیاه تو به یادم آمد
گشت طالع مه و ماه تو به یادم آمد
دوش در بادیه رم کرده غزالی میگشت
گردش چشم سیاه تو به یادم آمد
بر سر شاخ کله گوشه گل باد شکست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.