دیگر از پرده برون نغمه طنبور آمد
باز ناخن زن دلهای پر از شور آمد
از دم سرد خزان بر گل صد برگ نرفت
آنچه بر زخم من از مرهم کافور آمد
نوش این نشأه یقین شد که نباشد بی نیش
تا ز تنگ شکر یار برون مور آمد
لب ببند از سخن حق که ازین راهگذر
عالمی تیغ به کف بر سر منصور آمد
آن که چشمش پی عیب دگران است چهار
چون به عیب خودش افتاد نظر، کور آمد
گرو از برق، پی مطلب دنیا می برد
آن که پا مرکب چوبین به لب گور آمد
کردم انگشت ز عیب دگران تا کوتاه
سالم انگشت من از خانه زنبور آمد
تا به دامان قیامت رود از چشمش آب
هرکه را در نظر آن چهره پرنور آمد
ناله بلبل سودازده شد پرده نشین
تا به سیر چمن آن غنچه مستور آمد
صائب از شمع به بال و پر پروانه نرفت
آنچه از دوری او بر من مهجور آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت، عشق و تامل در زندگی اشاره دارد. شاعر از صدا و نغمهای میگوید که به او آرامش میدهد و دلهای پرشور را بیدار میکند. او به سرما و تاریکی خزان اشاره میکند که نتوانسته بر زیبایی گلها تأثیر بگذارد. شاعر از درد و زخمهای خود سخن میگوید و به این امر اشاره دارد که هیچ شادی و خوشی بدون رنج وجود ندارد.
در ادامه، شاعر به ناپاکی و قضاوت دیگران میپردازد و میگوید کسی که به عیب دیگران مینگرد، خود نیز دچار عیوبی است. او به جستجوی دنیا و بیفایده بودن آن اشاره کرده و بر اهمیت خودشناسی تأکید میکند. در نهایت، با تصاویری از زیباییهای زندگی و عشق، شاعر حسرت دوری از معشوق را بیان میکند و گویی به تأمل در عشق و دلتنگیهای خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: دیگر صدای طنبور از پرده نمایان شد و نوازندهای که دلهای پرشور را مینوازد، به میدان آمد.
هوش مصنوعی: در فصل خزان، اثر سرما نتوانست به گل لطیف و زیبای صد برگ آسیبی برساند، اما آنچه که بر زخم من وارد شد، از آرامش و تسکین حاصل از مرهم کافور بیشتر نبود.
هوش مصنوعی: این مرحله از زندگی مثل نوشیدن شکر است که به شیرینی و لذت میانجامد، اما بدون چالش و درد سر (نیش) به دست نمیآید. از دل غمها و سختیها، شیرینی و خوشبختی به دنیای مان میآید.
هوش مصنوعی: سکوت کن و از حقیقت سخن نگو، زیرا نیک میدانی که این کار میتواند برای کسی که به این راه میرود، عواقب خطرناکی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در جستجوی عیبهای دیگران است، زمانی که خود را با عیوبش مواجه میشود، از دیدن آن عاجز میماند.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال دنیا و مسائل آن است، مانند چارپایی است که در آستانه مرگ قرار دارد و با شتاب به سمت مقصدش میرود، بدون اینکه متوجه خطرات و واقعیتهای پیرامونش باشد.
هوش مصنوعی: من به عیبهای دیگران اشاره کردم تا خود را از اشکالها دور نگهدارم، ولی افسوس که خودم به زنبوری که در خانهام بود، توجه نکردم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در نگاهش چهره پرنور و زیبای کسی دیده شود، تا روز قیامت از چشمانش اشک میریزد و به دامن او میرسد.
هوش مصنوعی: بلبل ناراحتی خود را به خاطر عشقش ابراز کرد و پردهنشین به سیر چمن رفت تا غنچه پنهان را ببیند.
هوش مصنوعی: شمع و پروانه هرچند به هم نزدیکاند، اما پروانه نتوانست به خاطر دوری شمع به راحتی پرواز کند؛ این وضعیت تنها باعث جدایی و دوری او از شمع شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.