بحر هر چند به بر همچو حبابم دارد
شوق سرگشته تر از موج سرابم دارد
می شود کوتهی راه ز تعجیل دراز
دور ازان کعبه مقصود شتابم دارد
من همان نقش سراپرده خوابم، هرچند
پیری از قامت خم پا به رکابم دارد
چون به افسانه توانم ز سر خود وا کرد؟
غفلتی را که کمند از رگ خوابم دارد
می شود چون تهی از باده، به سر می غلطم
همچو غم بر سر پا زور شرابم دارد
نیست افسوس به جانبازی پروانه مرا
گریه ساخته شمع کبابم دارد
تخم در سینه کهسار پریشان شده ام
سبز گردون مگر از اشک سحابم دارد
منم آن باده پرزور که مینای فلک
چاکها در جگر از زور شرابم دارد
باده دولت این نشأه بود پا به رکاب
مستی ساخته خلق خلق کبابم دارد
صائب این باکه توان گفت از پرکاری
تلخکام آن لب لعل از شکرابم دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسات و تحولات درونی خود میپردازد. او خود را همچون حبابی در دریای بزرگ میبیند که شوق و شگفتی او را احاطه کرده است. او به دنبال رسیدن به مقصود خود، در مسیر تلاش و شتاب است و میداند که این تلاش ممکن است او را از هدف دور کند. شاعر به نقشهای خیالی و خوابهای خود اشاره کرده و احساس میکند که با وجود پیری، هنوز در تلاش است.
او به غفلتهایی که بر او غلبه کردهاند اشاره میکند و از غمهایش سخن میگوید. همچنین میگوید که همچون بادهای سرشار، تحت تاثیر زهر غم قرار دارد. شاعر با بیان دردها و آرزوهایش، از تغییرات زندگی و عواطفش میگوید و اشاره میکند که این باده، مایه خوشحالی و سرخوشی دیگران است. در نهایت، او با کنایهای به حال و هوای خودش، تلخی و شیرینی زندگی را به طور همزمان تجربه میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که در کنار دریا به مانند حبابی هستم، اما در درونم اشتیاقی دارم که از موج های سراب بیشتر است.
هوش مصنوعی: راهی که میروم، اگرچه طولانی است و به مقصد اصلیام دور است، اما به خاطر شتاب و عجلهای که دارم، کوتاهتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: من همان تصویر و نماد دنیای خواب و آرزوهایم؛ اگرچه سن و سال باعث شده که قامت و اندامم کمی خمیده شود.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از افکار و خیالاتم آزاد شوم؟ در حالی که غفلتی که در من وجود دارد، به اندازهای قوی است که مرا از خواب بیدار نمیکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از نوشیدنی خالی هستم، همچون غم به سرم فشار میآورد و مانند حالتی که شراب بر پا میفشارد، غرق در اندوه میشوم.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و فداکاریام برای کسی که دوستش دارم، حسرت نمیخورم؛ زیرا حتی اگر در این راه سوخته و آسیب ببینم، باز هم شمعی هست که به خاطر من میسوزد و در این دردی که دارم، من را همدردی میکند.
هوش مصنوعی: در سینهی کوه، دانهای پراکنده و آشفتهام و تنها امیدم این است که شاید از اشکهای ابر، زندگی پیدا کنم.
هوش مصنوعی: من همان شراب قوی هستم که وقتی نوشیده میشود، میتواند تاثیر شدیدی بر آسمان و دلها بگذارد و به این ترتیب زخمهایی در عمق وجود ایجاد کند.
هوش مصنوعی: شراب خوشبختی باعث این حالت من شده است و در دنیای مستی، من در حال جنگ و مبارزه هستم. حالتی دارم که افراد دور و برم را به هیجان آورده و به نوعی تحت تأثیر قرار دادهام.
هوش مصنوعی: شاعر اشاره دارد که میتوان گفت تلخیِ کار و زحماتش به خاطر زحمتی است که برای رسیدن به آن لب لعل (شیرین) کشیده است، و این لب لعل از شکراب شیرینتر و دلپذیرتر است. به عبارت دیگر، تلخی و سختی کارها میتواند نتیجهاش چیزی شیرین و خوشایند باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کی غم دهر خراب می نابم دارد؟
لعل میگون تو مایل به شرابم دارد
چاک در سینه فکندم که نهم داغ به دل
فکر معموری این خانه، خرابم دارد
کی برم دست به گیسوی تو چون شانه دلیر
[...]
خطی از هر سر مو محشر تابم دارد
مژه هوش ربایی رگ خوابم دارد
نرساند صف مژگان مرا خواب به هم
دل بیدار سر رشته خوابم دارد
که به این کوکبه در دشت جنون تاخته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.