خیال او به تدبیر از دل من برنمیآید
که هرگز خارخار از دل به سوزن برنمیآید
اگرنه دور باش ناله مرغ چمن باشد
ازین گلزار یک گل پاکدامن برنمیآید
به همت میتوان زین خاکدان دل را برآوردن
که بیرستم ز قعر چاه بیژن برنمیآید
مکن ای عقل در اصلاح من اوقات خود باطل
که غیر از عشق کار دیگر از من برنمیآید
گذشتم از فلکها تا کشیدم پای در دامن
که میگوید که کاری از نشستن برنمیآید؟
نگردد جامه فانوس نور شمع را مانع
حجاب جسم با دلهای روشن برنمیآید
مشو زنهار بهر جان رهین منت عیسی
که خفاش از خجالت روز روشن برنمیآید
مرا از میکشان بر لاله صائب رشک میآید
که تا می در قدح دارد ز گلشن برنمیآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساسات عمیق خود را در مورد عشق و زندگی بیان میکند. او میگوید که خیال محبوبش از دلش بیرون نمیآید و برای او درد و رنجی به همراه دارد. او همچنین به تأکید بر این نکته میپردازد که بدون عشق، هیچ کار دیگری از او برنمیآید. شاعر از تلاش برای رهایی دل و جستجوی زیباییها صحبت میکند و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند مانع عشق و احساسات واقعی او شود. در نهایت، عشق را بالاتر از هر چیز دیگری میداند و اشاره میکند که نباید به انتظار نیکی از دیگران بود.
هوش مصنوعی: تصور و خیال او به قدری عمیق است که هیچ تدبیری از جانب من نمیتواند آن را از دل بیرون آورد. مانند این است که هرگز نمیتوان خار را به سوزن منتقل کرد.
هوش مصنوعی: اگر در این فضا دور باشی، هیچ صدای نالهای از پرندهای در چمن به گوش نمیرسد و از این باغ فقط یک گل پاک و بیآلایش نمیتواند رویش کند.
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده میتوان از این دنیای مادی و این خاک به اوج رسید، چرا که بدون کوشش و توانایی، نمیتوان از عمق مشکلات و چالشها عبور کرد.
هوش مصنوعی: ای عقل، چرا وقتت را صرف اصلاح من میکنی؟ چون چیزی جز عشق از من برنمیآید و در این مسیر، هر کاری دیگر بیفایده است.
هوش مصنوعی: من از تمام مراحل و سختیها گذشتم تا به جایی رسیدم که فکر میکنم فقط با نشستن و انتظار کشیدن نمیتوان به هدف رسید.
هوش مصنوعی: نور شمع نمیتواند به خاطر وجود حجابهای مادی بر دلهای روشن تابش کند و تأثیر خود را بگذارد.
هوش مصنوعی: مواظب باش که به خاطر سپاسگزاری از عیسی، خود را در شرایطی قرار ندهی که به خطر بیفتی، چرا که خفاش از شرم در روز روشن نمیتواند ظاهر شود.
هوش مصنوعی: مرا از مینوشی بر لاله حسادت میآید، زیرا تا زمانی که می در جام وجود دارد، از گلزار خارج نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس تا پرفشان است از تو و من برنمیآید
کسی زین خجلت در آتشافکن برنمیآید
زبانم را حیا چون موجگوهر لالکرد آخر
ز زنجیریکه درآب است شیون برنمیآید
حضور دل طمع داری ز تعمیر جسد بگذر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.