گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

که در عیش و طرب پیوسته در دار فنا ماند؟

کدامین دست را دیدی که دایم در حنا ماند؟

زشوق جستجوی یار از گردش نمی مانم

اگر در سنگ پایم همچو دست آسیا ماند

چنین کز آتش دل آب گردیدم عجب نبود

که نقش بوریا بر جسمم از موج هوا ماند

حجاب عشق اگر چشم مرا بندد دم کشتن

چنان نالم که دست و تیغ قاتل بر هوا ماند

به بیدردان نشستن هرزه خندی بار می آرد

گریبان چمن حیف است در دست صبا ماند

کجا ابر تنک خورشید را مستور می سازد؟

صفای آن بدن پوشیده کی زیر قبا ماند؟

مکش دست هوس از دامن صدق طلب صائب

که گمره می شود هر کس که از رهبر جدا ماند

 
 
 
سعدی

بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند

در آن صورت که عشق آید خردمندی کجا ماند؟

قضای لازمست آن را که بر خورشید عشق آرد

که همچون ذره در مهرش گرفتار هوا ماند

تحمل چارهٔ عشقست اگر طاقت بری ور نی

[...]

آشفتهٔ شیرازی

مرا تا نفس خود کامه گرفتار هوا ماند

شعاع شمع عشقم در درون دل کجا ماند

هوای ماهروئی در دل دیوانه جا کرده

که خورشید جهان تابش چو ذره در هوا ماند

زتنگی جهان شکوه کند درویش کی حاشا

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه